پیوندهای بین فردی ( به انگلیسی: Interpersonal ties ) در تحلیل شبکه های اجتماعی و جامعه شناسی ریاضی، به عنوان ارتباطات حامل اطلاعات بین افراد تعریف می شود. روابط بین فردی، به طور کلی، در سه نوع وجود دارد: نیرومند، سست یا نامرئی. استدلال می شود پیوندهای اجتماعی سست مسئول اکثریت جاسازی و ساختار شبکه های اجتماعی در جامعه و همچنین انتقال اطلاعات از طریق این شبکه ها است. به طور خاص، اطلاعات جدید بیشتری از طریق پیوندهای سست به جای نیرومند به افراد منتقل می شود. از آنجایی که دوستان نزدیک ما تمایل دارند در همان حلقه هایی حرکت کنند که ما انجام می دهیم، اطلاعاتی که آنها دریافت می کنند به طور چشمگیری با آنچه قبلاً می دانیم همپوشانی دارد. در مقابل، آشنایان، افرادی را می شناسند که ما نمی شناسیم، و بنابراین اطلاعات جدید بیشتری دریافت می کنند. [ ۱]
به گفته مارک گرانووتر ( زادهٔ ۲۰ اکتبر ۱۹۴۳ ) جامعه شناس آمریکایی و استاد دانشگاه استنفورد در تعریف «پیوندهای نامرئی»، آن روابط ( یا پیوندها ) بدون اهمیت اساسی، مانند روابط «سر تکان دادن» بین افرادی که در یک خیابان زندگی می کنند، یا برای مثال، «پیوند» به فروشنده ای که می توان از آن خرید کرد. چنین روابطی با غریبه های آشنا را «پیوندهای نامرئی» نیز می نامند، زیرا به سختی قابل مشاهده هستند و اغلب به عنوان یک نوع پیوند مرتبط نادیده گرفته می شوند. [ ۲] آنها با این وجود از احساس آشنایی و تعلق مردم حمایت می کنند. [ ۳] علاوه بر این، این واقعیت که دو نفر ممکن است یکدیگر را به نام بشناسند، لزوماً وجود یک پیوند سست را واجد شرایط نمی دانند. اگر تعامل آنها ناچیز باشد، پیوند ممکن است غایب یا نامرئی باشد. قدرت پیوند بین فردی ترکیبی خطی از مقدار زمان، شدت عاطفی، صمیمیت ( یا رازداری متقابل ) و خدمات متقابل است که مشخصه هر پیوند است. [ ۴]
یکی از نخستین نویسندگانی که ماهیت روابط بین مردم را توصیف کرد، دانشمند و فیلسوف آلمانی، یوهان ولفگانگ فون گوته بود. گوته در رمان کلاسیک خود در سال 1809، «خویشاوندی های اختیاری» درباره «پیوند ازدواج» بحث کرد. قیاس نشان می دهد چقدر پیوندهای زناشویی نیرومند شبیه ذرات جیوه است که از طریق فرآیند »یل شیمیایی وحدت پیدا می کنند.
در سال 1954، روان شناس ریاضی روس آناتول راپوپورت در مورد این واقعیت مشهور اظهار داشت که تماس های احتمالی دو نفر که از نزدیک با هم آشنا هستند، بیشتر از تماس های دو فرد انتخاب شده خودسرانه همپوشانی دارند. این استدلال به یکی از پایه های نظریه شبکه های اجتماعی تبدیل شد.



این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفبه گفته مارک گرانووتر ( زادهٔ ۲۰ اکتبر ۱۹۴۳ ) جامعه شناس آمریکایی و استاد دانشگاه استنفورد در تعریف «پیوندهای نامرئی»، آن روابط ( یا پیوندها ) بدون اهمیت اساسی، مانند روابط «سر تکان دادن» بین افرادی که در یک خیابان زندگی می کنند، یا برای مثال، «پیوند» به فروشنده ای که می توان از آن خرید کرد. چنین روابطی با غریبه های آشنا را «پیوندهای نامرئی» نیز می نامند، زیرا به سختی قابل مشاهده هستند و اغلب به عنوان یک نوع پیوند مرتبط نادیده گرفته می شوند. [ ۲] آنها با این وجود از احساس آشنایی و تعلق مردم حمایت می کنند. [ ۳] علاوه بر این، این واقعیت که دو نفر ممکن است یکدیگر را به نام بشناسند، لزوماً وجود یک پیوند سست را واجد شرایط نمی دانند. اگر تعامل آنها ناچیز باشد، پیوند ممکن است غایب یا نامرئی باشد. قدرت پیوند بین فردی ترکیبی خطی از مقدار زمان، شدت عاطفی، صمیمیت ( یا رازداری متقابل ) و خدمات متقابل است که مشخصه هر پیوند است. [ ۴]
یکی از نخستین نویسندگانی که ماهیت روابط بین مردم را توصیف کرد، دانشمند و فیلسوف آلمانی، یوهان ولفگانگ فون گوته بود. گوته در رمان کلاسیک خود در سال 1809، «خویشاوندی های اختیاری» درباره «پیوند ازدواج» بحث کرد. قیاس نشان می دهد چقدر پیوندهای زناشویی نیرومند شبیه ذرات جیوه است که از طریق فرآیند »یل شیمیایی وحدت پیدا می کنند.
در سال 1954، روان شناس ریاضی روس آناتول راپوپورت در مورد این واقعیت مشهور اظهار داشت که تماس های احتمالی دو نفر که از نزدیک با هم آشنا هستند، بیشتر از تماس های دو فرد انتخاب شده خودسرانه همپوشانی دارند. این استدلال به یکی از پایه های نظریه شبکه های اجتماعی تبدیل شد.




wiki: پیوندهای بین فردی