پیوستن به


معنی انگلیسی:
join, range

مترادف ها

assist (فعل)
معاونت کردن، توجه کردن، کمک کردن، یاری کردن، مساعدت کردن، دستیاری کردن، شرکت جستن، همدستی و یاری کردن، دستگیری کردن، حضور بهم رساندن، پیوستن به، حمایت کردن از، پایمردی کردن

پیشنهاد کاربران

کلیپ لاتی غم بزن رو ل
ینک استوریتو قشنگ کن
hold fast to

بپرس