آن پسر پینه دوز شب همه شب تا بروز
بانگ زند چون خروز، ینگی پاپوچ کیمده وار؟
مولوی.
اگر پادشا هست و گر پینه دوزچو خسبند گردد شب هر دو روز.
سعدی.
گر بغریب رود از ملک ( شهر )خویش محنت و سختی نبرد پنبه دوز.
سعدی.
در دلم از پنبه دوزی بود زخم بیشماربخیه او زخم پنهان مرا کرد آشکار.
سیفی ( از آنندراج ).
|| قسمی حشره خرد چون نیم کره ای با رنگی سرخ و خالهای سیاه از رشته ٔقاب بالان. جانوری خرد که آنرا کفشدوز نیز گویند. کفش دوزک .