پیند

لغت نامه دهخدا

پیند. ( اِخ ) پیندوس . نام سلسله جبالی میان قسمت جنوبی آرناؤدستان و تسالیا از طرف شمال در نزدیکی کونیچه با سلسله گراموس متحد میشود و بوسیله کوه شار و جبال بوسنه و هرسک یکرشته ممتد تا سلسله آلپ تشکیل میدهد. همچنین در حدود یونانستان شعبه ای بسوی خلیج سلانیک منشعب میسازد و خط حدود را تفریق می نماید، و در این حال بدو شعبه موسوم به جومرکه و آگرافه منشعب میشود و کوه های آکارنانیا، اتولیا، و آتیکه را تشکیل میدهد. مرتفعترین ذروه سلسله پیند، کوه اسمولیکه واقع در قریه سامارینه میباشد که 2374 گزارتفاع دارد و ارتفاع کوه ژیگو که در خط حدود و روبروی مچوه واقع شده به 1903 گز میرسد و نیز ارتفاع کوه بوچیکا که در خط سرحدی قدیمی واقع گشته به 2156 گزبالغ می گردد. از دامنه های شرقی سلسله پیند آب کوستم و چند نهر بیرون آمده رودخانه قرصو را بوجود می آورند و همچنین از دامنه های غربی سلسله نامبرده نهرهای ویوسه و نارده جریان دارد. تمام قرای واقعه در دامنه پیند مسکن طایفه افلاک میباشد. عمده مشاغل آنهاگوسفندچرانی است و برخی از اینان در موسم زمستان باگله و رمه خود بجنگل های مستور از کاج و صنوبر و زمستانگاههای تسالیا میروند. سلسله پیند با جنگلهای کاج و صنوبر و نظائر اینها مستور میباشد چراگاههای قشنگ و آبهای خنک و مواقع و مناظر دلکش و دلفریب دارد و اکثر نقاط آن صعب العبور است. طریقی هم که از مچوه و تنگه ژیگو گذشته از راه یانیه به ترخال و یکیشهر میرود در زمستان مسدود و مستور از برف است و قابل عبور نیست. رجوع به پند شود. ( از قاموس الاعلام ترکی ).

پیشنهاد کاربران