پیمایش


مترادف پیمایش: اندازه گیری، سنجش، مساحی، پیمودن، درنوردیدن، طی کردن

معنی انگلیسی:
survey, measure, measurement, surveying, dosage, scud

لغت نامه دهخدا

پیمایش. [ پ َ / پ ِ ی ِ ] ( اِمص ) کار پیماینده. || اسم از پیمودن. کیلة. ( منتهی الارب ).اندازه گیری. عمل پیمودن و اندازه کردن :
ز هر مرز هر کس که دانا بدند
به پیمایش اندر توانا بدند.
فردوسی.
میان دو صد چاهساری شگفت
بپیمایش اندازه نتوان گرفت.
فردوسی.
مذارعة؛ به پیمایش بیع کردن. عذمذم ؛ پیمایش تخمینی. ( منتهی الارب ). || مساحت.

فرهنگ فارسی

پیمودن
( اسم )۱- عمل پیمودن اندازه گیری : میان دو صد چاهساری شگفت به پیمایش اندازه نتوان گرفت . ( شا. لغ. ) ۲- مساحت .

فرهنگ معین

(پِ یِ ) (اِمص . ) ۱ - پیمودن ، طی کردن . ۲ - اندازه گیری ، مساحت کردن .

فرهنگ عمید

۱. اندازه گیری.
۲. پیمانه گیری.

فرهنگستان زبان و ادب

{survey} [علوم سلامت] جمع آوری اطلاعات کمّی مربوط به متغیرها در یک جمعیت
{traverse} [مهندسی نقشه برداری] تعیین مختصات ایستگاه ها در زنجیره ای از ایستگاه های نقشه برداری
{traversing} [مهندسی نقشه برداری] ← چندضلعی بندی

دانشنامه عمومی

پیمایش (فناوری). در نمایشگر رایانه، فیلم سازی، نمایش تلویزیونی و سایر نمایشگرها، پیمایش یا نَوَردش[ ۱] ( به انگلیسی: Scrolling ) عبارت است از کشیدن متن، تصاویر یا فیلم بر روی یک مانیتور یا صفحه نمایش به صورت عمودی یا افقی. پیمایش طرح متن یا تصاویر را تغییر نمی دهد بلکه دید کاربر را برای تصاویر بزرگ که به طور کامل دیده نمی شود ( پهن یا کج ) می کند. [ ۲] پیمایش یک جلوه ویژه تلویزیونی و سینمایی رایج است که در آخر نمایش، نام عوامل ساخت را به صورت پیمایشی نمایش می دهد. پیمایش ممکن است کاملاً بدون دخالت کاربر ( مانند پایان فیلم ) انجام شود یا در یک دستگاه، توسط صفحه لمسی یا فشردن کلید فعال شود و بدون دخالت بیشتر تا اقدام بعدی کاربر ادامه یابد یا به طور کامل توسط دستگاه های ورودی کنترل شود.
پیمایش ممکن است بصورت مجزا ( شاید یک یا چند خط متن در یک زمان ) یا به طور مداوم ( پیمایش یکنواخت ) انجام شود. نرخ فریم سرعتی است که در آن کل تصویر دوباره نمایش داده می شود.
تکنیک پیمایش معمولاً برای نمایش عوامل ساخت در پایان فیلم ها و برنامه های تلویزیونی استفاده می شود. همچنین از پیمایش در پخش اخبار برای نشان دادن خلاصه متن خبر در سمت پایین تصویر نیز استفاده می شود.
عکس پیمایش (فناوری)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

پِیْمایِش (statistics survey)
در آمار، روشی برای گردآوری داده ها. در این روش از مردم می خواهند به تعدادی پرسش، که معمولاً به صورت پرسش نامه تنظیم می شود، پاسخ دهند. نظرپرسی نوعی پیمایش است. قابلیت اعتماد نتایج پیمایش بستگی به آن دارد که نمونۀ اطلاعاتِ حاصل عاری از اُریبی، و به اندازۀ کافی بزرگ باشد.

مترادف ها

calibration (اسم)
درجه بندی، پیمایش

gauging (اسم)
پیمایش

scaling (اسم)
پیمایش، مقیاس گذاری

mensuration (اسم)
پیمایش، اندازه گیری

فارسی به عربی

مسح

پیشنهاد کاربران

نا ایمن بودن
پیمایش را وصف کردن :؟ =راه رفته شده را باز گردیدن ؛؟!مسیر طی شده را دوباره طی کردن ، :؟از خانواده ویرایش کردن ، ؛؟باز نگریستن ، ( در کنحه مطلب رفتن، ؛؟ عمیق ودر باطن درون رفتن و افزایش دقت بیشتر در جهت
...
[مشاهده متن کامل]
مسیر طی گشته را تا به یقین رسیدن ) ، از لحظه ای غفلت و ندیدن پدیده ایکه شک و تردید و دو دلی ومجهولات ومبهمات که سرانجامش بازدارنده گی در یافتن کمال وناتوانی در گذرکردن از قله معرفت و نرسیدن به جایگاه رستگاری یافتن نباشد . و چون چنین است ، چنان نیز خواهد شد . بی پیر خرابات مرو ، گر سکندر زمانه باشی.

پیمایش
از آنجاییکه یکی از چم های پیمودن؛طی کردن است و طی کردن یعنی مسافتی را را پشت سر گذرادن است. از این روی من برای مسافت عربی پیمایش را پیشنهاد می کنم.

بپرس