پیمانی

/peymAni/

مترادف پیمانی: قراردادی

متضاد پیمانی: رسمی

معنی انگلیسی:
contractual, promissory, employed under a contract

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- منسوب به پیمان. ۲- قرار دادی کارمندی که با قرار داد استخدام شده باشد.

فرهنگ معین

(پِ ) (ص نسب . ) کارمندی که استخدام رسمی نباشد، قراردادی .

فرهنگ عمید

۱. کارمندی که استخدام او با قرارداد باشد.
۲. قراردادی.

مترادف ها

contractual (صفت)
قرار دادی، پیمانی، مقاطعه ای، ماهده ای

پیشنهاد کاربران

قرارداد کاری با مدت چند ساله که معمولاً بیشتر از قراردادی و کمتر از رسمی است.
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی پیمانی از ریشه ی واژه ی پیمان فارسی هست
پیمانیپیمانیپیمانیپیمانی
کارگر پیمانی
contingent worker

بپرس