عهدنامه ترکمانچای؛ پایان حاکمیت ایران بر قفقاز
تهران - ایرنا - عهدنامه ترکمانچای در دوره قاجار میان ایران و روسیه تزاری منعقد شد تا امضای آن خط پایانی بر جنگ میان این ۲ دولت باشد اما طی آن ایالت هایی در قفقاز از ایران جدا و به روسیه منضم شد. چنانکه روس ها در عرصه سیاسی و اقتصادی دارای چنان امتیازاتی شدند که تا آن زمان از هیچ یک از همسایگان خود به دست نیاورده بودند.
... [مشاهده متن کامل]
گسترش مناسبات سرمایه داری و رقابت امپراتوری های بزرگ برای تسلط بر منابع انرژی و طبیعی زمینه ساز افزایش سیاست های توسعه طلبانه قدرت های بزرگ در سده نوزدهم میلادی شد. استراتژی کانون های قدرت در این زمان بهره گیری از منابع اقتصادی و انسانی مبتنی بر سلطه نظامی بود که روسیه هم یکی از این کانون ها محسوب می شد. روسیه از ابتدای سده هجدهم میلادی با اصلاحات فراگیر پترکبیر به عصر جدید صنعتی وارد شده بود. سیاست نگاه به شرق و گسترش مناطق تحت سلطه و دسترسی به آب های آزاد به منظور توسعه و تحکیم مناسبات تجاری و نظامی در این دوره تدوین شد. به وضوح روشن است که در راستای برنامه های یاد شده مناطق همجوار روسیه برای امپراتوری دارای اولویت ویژه بودند.
بنابراین قفقاز به عنوان مهمترین منطقه مجاور روسیه می بایست با استراتژی مشخصی تحت سلطه قرار می گرفت؛ مناطقی که با توجه به موقعیت خاص جغرافیایی و اقتصادی خود می توانست، عمده ترین تامین کننده منابع انرژی و مواد اولیه مورد نیاز کارخانجات نوپای روسیه باشد اما این منطقه از دوره باستان تا دوره فتحعلی شاه قاجار تحت سلطه دولت ایران و جزئی از خاک ایران به شمار می رفت که دولت روسیه تزاری چشم طمعه به آنها دوخته بود و برای به دست آوردن این مناطق جنگ های خود را با دولت قاجار شروع کرد؛ جنگ هایی که با عهدنامه ترکمانچای به پایان رسید.
جنگ های ایران و روسیه تزاری
جنگ های ایران و روسیه در دوره قاجار در ۲ مرحله صورت گرفت که شروع مرحله نخست در ۱۲۱۸ قمری بود. با شروع این جنگ ها سپاه ایران به سرکردگی عباس میرزا فرزند فتحعلی شاه قاجار با نیروهای کمکی خانات با نیروهای روسیه تزاری روبرو شدند. ایرانیان در نبرد اچمیازین زود شکست خوردند و عقب نشینی کردند و دوباره در بهار ۱۲۲۰ قمری این جنگ ها ادامه پیدا کرد و ایرانیان ایستادگی و مقاومت هایی از خود نشان دادند اما به دلیل اینکه روس ها از سلاح هایی همچون توپ و تفنگ استفاده می کردند، نیروهای سپاه عباس میرزا در نهایت شکست خوردند تا اینکه در ۱۲۲۸ قمری با معاهده گلستان این جنگ ها به پایان رسید اما معاهده گلستان چنان که معلوم شده تنها پایان نخستین دوره از دوئل ایران و روسیه بر سر ماوراء قفقاز بود زیرا ۱۳ سال بعد دوباره جنگی میان ۲ دولت آغاز شد. برای آغاز جنگ نیز بهانه لازم بود و این بهانه را قبلاً روس ها در متن معاهده گلستان به جای گذاشته و دولتمردان ایران نیز به آن توجه نکرده بودند. به این صورت که در آن قرارداد خط مرزی میان ۲ کشور به روشنی مشخص نشده بود و به همین دلیل نیز دوره دوم جنگ ایران و روسیه در ۱۲۴۱ قمری آغاز شد. دوره دوم جنگ های ایران و روسیه از بسیاری جهات چکیده جنگ اول بود اما با این اختلاف که این بار روس ها با قاطعیت بیشتری پیروز شدند و به همین دلیل هنگامی که نیروهای روسیه به تبریز رسیدند و مانعی بر سر راه تهران نبود، فتحعلی شاه قاجار تقاضای صلح کرد و معاهده ترکمانچای پایانی بر این جنگ ها بود.
مفاد عهدنامه ترکمانچای
عهدنامه ترکمانچای در یکم اسفند ۱۲۰۶ خورشیدی امضا شد. برای امضای این پیمان از طرف فتحعلی شاه، میرزا ابوالحسن خان شیرازی و الله یارخان آصف الدوله و از طرف امپراتوری روسیه، ایوان پاسکویچ حضور داشتند؛ عهدنامه ای که در ۲ بخش سیاسی و بازرگانی، به ترتیب در ۱۶ و ۹ مادّه، تنظیم شده بود که هر کدام شرایط سنگینی را به مردم و حکومت ایران تحمیل می کرد. چنان که در دیباچه این قرارداد آمده است: الحمدالله الوافی و الکافی بعد از انعقاد عهدنامه مبارکه گلستان و مبادلات و معاملات دوستانه دولتین علیتین و ظهور آداب کمال مهربانی و یکجهتی حضرتین بهیٌتین به مقتضای حرکات آسمانی برخی تجاوزات ناگهانی از جانب سر حد داران طرفین به ظهور رسیده که موجب سنوح غوایل عظیمه شد و از آن جا که مرآت ضمایر پادشاهانه جانبین از غبار این گونه مخاطرات پاک بود، اولیای دولتین علیتین تجدید عهد مسالمت را اهتمامات صادقانه و کوشش های منصفانه در دفع و رفع غایله اتفاقیه به ظهور رسانیده عهدنامه مبارکه جدید به مبانی و اصولی که در طی فصول مرقومه مذکور است مرقوم و مختوم آمد به مهر وکلای دولتین علیتین و در ماه شوال در سال هزار و دویست و چهل و نه هجری به امضای همایون شرف استقرار و استحکام پذیرفت. بر اولیای دولتین لازم است که از این پس در تحصیل موجبات مزید دوستی و موافقت اهتمامات صادقانه مبذول دارند و اسباب استحکام و استقرار معاهده مبارکه را به مراودات دوستانه متزاید خواهند و اگر در معدات تکمیل امور دوستی قصوری بینند به امضای خواهش های منصفانه تدارک آن را لازم بشمارند و دقیقه از دقایق دوستی را مهمل و متروک نگذارند. در فصل دوم آن آمده بود: چون جدال و نزاعی که فیما بین عهد کنندگان رفیع الارکان واقع شد و امروز به سعادت منقطع گردید، عهود و شروطی را که بموجب عهدنامه گلستان بر ذمت ایشان لازم بود، موقوف و متروک می دارد، لهذا اعلیحضرت کل ممالک روسیه و اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران چنین لایق دیدند که به جای عهدنامه مزبوره گلستان، عهدنامه دیگر به این شروط و عهود و قیود قرار دهند که مابین ۲ دولت روس و ایران بیشتر از پیشتر موجب استقرار و انتظام روابط آتیه صلح و مودت گردد یا در فصل شانزدهم آن نوشته شده است: بعد از امضای این عهدنامه مصالحه، فی الفور وکلای مختار جانبین اهتمام خواهند داشت که به همه جا دستورالعمل و حکم های لازمه بفرستند تا بلا تأخیر خصومت را ترک نمایند.
جدایی شهرهای قفقاز از ایران
به موجب عهدنامه ترکمانچای، علاوه بر ایالت هایی که طبق عهدنامه گلستان از ایران جدا شده بود، ایالت های دیگری هم به این دولت واگذار شد. چنان که در فصل سوم از این عهدنامه آمده بود: اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران از جانب خود و از جانب ولیعهدان و جانشینان به دولت روسیه واگذار می کند، تمامی الکای نخجوان و ایروان را خواه این طرف روس باشد یا آن طرف و نظر به تفویض، اعلیحضرت ممالک ایران تعهد می کند که بعد از امضاء این عهدنامه، در مدت ۶ ماه، همه دفتر و دستور العمل متعلق به اداره این ۲ دولت مذکوره باشد به تصرف امرای روسیه بدهند. همچنین مبلغ ۱۰ کرور ( پنج میلیون تومان ) هم بابت غرامت به روس ها پرداخت شد. چنان که در فصل ششم از عهدنامه آمده بود: اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران به تلافی مصارف کثیره که دولت روسیه را برای جنگ واقعه بین الدولتین اتفاق افتاده و همچنین به تلافی ضررها و خسارت هایی که به همان جهت به رعایای دولت روسیه رسیده تعهد می کند که بواسطه دادن مبلغی وجه نقد آنها را اصلاح نماید و مبلغ این وجه بین الدولتین به ۱۰ کرور تومان رایج قرار گرفت که عبارت است از ۲۰ میلیون مناط سفید روسی و چگونگی در موعد و رهاین فصول این وجه در قرارداد علاحده که همان قدر قوت و اعتبار خواهد داشت که گویا لفظاً به لفظ در این عهدنامه مصالحه حالیه مندرج است، معین خواهد شد. همچنین برپایه عهدنامه ترکمانچای، ایران می بایست کاپیتولاسیون را در حق روس ها رعایت کند و در پایان این عهدنامه آمده است: این عهدنامه مصالحه که در ۲ نسخه به یک مضمون ترتیب یافته است و به دستخط وکلای مختار جانبین رسیده به مهر ایشان ممهور و مابین ایشان مبادله شده است. از جانب اعلیحضرت امپراطور کل ممالک روسیه و اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران مصدق و ممضی و تصدیق نامه های متداوله که به دستخط مخصوص ایشان مزین خواهد بود و در مدت چهارماه یا زودتر اگر ممکن باشد، مابین وکلای مختار ایشان مبادله خواهد شد.
منابع ها. https://www. google. com/amp/s/www. irna. ir/amp/83680866/
معاهدات و قراردادهای تاریخی در دوره قاجاریه، به کوشش غلامرضا طباطبایی مجد.
کیوان حسینی ( ۱۲ آذر ۱۳۹۴ ) . �تغییر نام شمال ارس به �آذربایجان� و روایت جدایی از نگاه آن ها�. رادیو فردا. دریافت شده در ۲۱ آذر ۱۳۹۴.
معاهدات و قراردادهای تاریخی در دوره قاجاریه، به کوشش غلامرضا طباطبایی مجد.
عهدنامه گلستان؛ پایانی بر منازعه بلندمدت تزارها با قاجار
تهران - ایرنا - عهدنامه گلستان به دنبال جنگ های اول ایران و روس و به عنوان نخستین قرارداد یکجانبه از طرف تزارها بر ایران تحمیل شد؛ عهدنامه ای که طی آن ولایت قراباغ و گنجه و خانات شکی، شیروان، قبه، دربند، باکو و قسمتی از طالش که جزو خاک ایران بودند، به روسیه منضم شدند.
گسترش مناسبات سرمایه داری در جهان و در پیوند با آن، رقابت امپراطوری های بزرگ که با رویکردی امپریالیستی و استعمارگونه در پی تسلط بر منابع انرژی و طبیعی سرزمین های دیگر و از جمله ایران بودند، زمینه ساز افزایش سیاست های توسعه طلبانه آنها در قرن نوزدهم میلادی شد. استراتژی کانون های قدرت در این زمان بهره گیری از منابع اقتصادی و انسانی سرزمین �های دیگر با ابزار سلطه نظامی بود. روسیه از جمله این قدرت ها بود که در رقابت با انگلیس و با کمک ماشین جنگی خود و استفاده از ضعف ساختاری و سیستماتیک حاکمیت ایران در عصر قاجار توانست سیاست های استعماری خود را طی جنگ هایی نابرابر بر ایران تحمیل کند.
سیاست توسعه طلبی روسیه
روسیه از ابتدای قرن هجدهم میلادی با اصلاحات فراگیر پطر به عصر جدید صنعتی وارد شد و با تکیه بر الگوی پطر در راه توسعه، سیاست نگاه به شرق، گسترش مناطق تحت سلطه و دسترسی به آب های آزاد و تحکیم مناسبات تجاری و نظامی را در پیش گرفت. در راستای تحقق اهداف یاد شده مناطق همجوار روسیه برای این امپراطوری دارای اولویتی ویژه بودند. قفقاز به عنوان مهمترین منطقه مجاور روسیه می بایست با استراتژی مشخصی تحت سلطه قرار می گرفت. روس ها به قفقاز به عنوان پایگاه استراتژیک نیز می نگریستند. از طرف دیگر تسلط بر قفقاز نه تنها آنان را در موقعیت مناسبی برای رقابت با دولت عثمانی قرار می داد، بلکه مانع تحکیم موقعیت عثمانی ها در این منطقه نیز می شد.
به این ترتیب سیاست های توسعه طلبانه امپراطوری تزاری که از دوران پطر کبیر همراه با غربی سازی این امپراطوری در قفقاز به وجود آمده بود تا سده نوزدهم میلادی که روسیه به یک امپراطوری قدرتمند تبدیل شده بود، ادامه پیدا کرد و در این زمان بود که آتش جنگ برای دست یابی بر قفقاز شعله ور شد.
جنگ های ایران و روس و عهدنامه گلستان
توسعه طلبی روس ها و از طرفی نیز توسعه طلبی ایران در آغاز تاسیس سلسله قاجار و تصادم منافع این کشور با روسیه در خاک قفقاز مناقشاتی را برانگیخت که پیامدهای دیرپای و زیانباری برای ایران داشت. بعد از آنکه پل امپراطوری روسیه در ۲۵ شوال ۱۲۱۵ق/ ۱۱ مارس ۱۸۰۱م به قتل رسید الکساندر به جای او به حکومت روسیه رسید. الکساندر امپراطور روسیه برای اجرای نقشه های خود در اوایل۱۲۱۷ق/ ۱۸۰۳م سیسیانوف را مأمور کرد که قفقاز را تصرف کرده به پیشروی خود ادامه دهد؛ امپراطور روسیه تصور نمی کرد که این عمل مقدمه بروز جنگ های ممتدی میان ایران و روسیه خواهد شد، او خیال می کرد که دولت ایران با گرفتاری های زیادی که دارد، مجال جلوگیری از اقدامات دولت روسیه را نخواهد داشت ( ۱ ) .
به این ترتیب بود که آتش جنگ های ایران و روسیه برای جدایی سرزمین های ایرانی از پیکر آن برافروخته شد. در همین زمان و سپاهی به سرکردگی عباس میرزا، فرزند فتحعلی شاه با نیروهای کمکی خانات ایروان و نخجوان با روس ها رویارو شدند. ایرانیان در اچمیازین زود شکست خوردند و عقب نشستند و دوباره در بهار۱۲۲۰قمری. ۱۸۰۶میلادی در قراباغ و شکی، که هر دو حاکمیت روسیه را پذیرفته بودند، شور و شوق خیزش و ایستادگی برانگیختند. جنگ با آهنگی کُند، چندین سال طول کشید و روس ها در این بین شورش هایی را سرکوب کردند و همچنین خانات باکو و قوبا را ( در ۱۸۰۶م ) و تالش را ( در ۱۸۰۹م ) مطیع کردند. ( ۲ )
به هر ترتیب سرانجام پس از ۹ سال، جنگ در ۱۲۲۸قمری. ۱۳ - ۱۸۱۲میلادی به پایان رسید و عهدنامه ای در گلستان به امضای ۲ طرف رسید ( ۳ ) .
امضای عهدنامه
گلستان از توابع قراباغ بود که عهدنامه میان قاجارها و روس ها در آنجا امضا شد. این عهدنامه در ۱۱ فصل و یک مقدمه نوشته شد و در ۲۹ شوال ۱۲۲۸قمری. ۱۲ اکتبر ۱۸۱۳میلادی با حضور سفیر انگلیس سرگوراوزلی، به وسیله میرزا ابوالحسن خان شیرازی نماینده ایران و نیکولا نماینده فوق العاده تزار و سردار روس ارمولوف به امضاء رسید ( ۴ ) .
مفاد عهدنامه و انتزاع قفقاز از خاک ایران
عهدنامه گلستان شامل یک مقدمه و ۱۱ فصل بود و خلاصه فصول آن به شرح زیر است:
۱ـ متوقف شدن جنگ و نزاع بین دولت های ایران و روس و برقرار شدن صلح و دوستی بین طرفین، ۲ـ باقی ماندن نیروهای دوطرف در همان مناطق زمان انعقاد معاهده، ۳ـ تعهد ایران برای دوستی با روس ها و واگذاری قره باغ، گنجه، شکی، شیروان، دربند، باکو، گرجستان، داغستان، موقان، و بخش هایی از تالش به روسیه، ۴ـ همکاری روس ها با ولیعهد ایران در صورت درخواست کمک و پرهیز از دخالت در اختلافات داخلی بین شاهزادگان ایران، ۵ـ آزادی کشتی های روسی برای حضور در دریای مازندران و ایجاد محدودیت های دریایی برای ایران، ۶ـ مبادله اسرای طرفین، ۷ـ مبادله سفیر بین ۲ کشور و تأمین امنیت و رفاه هیأت های ۲ کشور، ۸ـ فعالیت تجار ۲ کشور بر اساس مقررات، ۹ـ تعیین نحوه دریافت حقوق گمرکی از کالاهای ۲ کشور، ۱۰ـ مجاز بودن بازرگانان طرفین برای فروش کالاهای صادراتی به کشور یکدیگر و خرید کالاهای مورد نیاز کشور خود، ۱۱ـ ملزم شدن طرفین به تداوم صلح و دوستی ( ۵ ) .
از پیامدهای آنی معاهده گلستان جدایی قسمت هایی از سرزمین های ایران در منطقه قفقاز بود زیرا طی فصل سوم معاهده گلستان ولایت قراباغ و گنجه و خانات شکی، شیروان، قبه، دربند، باکو و قسمتی از طالش که در زمان عقد قرارداد در تصرف روس ها بود به روسیه منضم شد. همچنین ایران از هرگونه ادعایی نسبت به گرجستان و داغستان، مینگرلی، آبخازی، شوره گل، آچوق باش و کورنه صرف نظر کرد. بنابراین هرچقدر که از دست رفتن این سرزمین ها برای ایرانیان ضایعه بزرگی محسوب می شد اما برای روس ها پیروزی بزرگی بود.
مفاد ابهام عهدنامه و آغاز جنگ دوباره
در زمینه تحدید حدود ۲ کشور نیز مرزها به طور قطعی مشخص نشد. فصل دوم عهدنامه که می بایست متصرفات ایران و روسیه را از هم جدا سازد، درست و رسا نوشته نشده بود. شاید هر ۲ دولت هم تعمدأ در این ابهام سکوت کردند. چرا که روس ها برای ادامه جنگ و رسیدن به ارس بهانه ای لازم داشتند و فتحعلی شاه قاجار هم احتمالأ در فکر تجدید قوا و پس گرفتن سرزمین های از دست رفته بود. در فصل پنجم معاهده مقرر شده بود که کشتیرانی نظامی در دریای مازندران منحصر به روس ها باشد. این فصل از معاهده هم بهانه ها و زمینه های لازم را برای توسعه طلبی های بعدی روسیه فراهم کرد.
در نتیجه معاهده گلستان چنانکه معلوم شد، صرفاً پایان نخستین دوره از دوئل ایران و روسیه بر سر ماوراء قفقاز بود و ۱۳ سال بعد دوباره جنگی میان ۲ دولت آغاز شد ( ۶ ) . به همین دلیل جنگ بین ایران و روسیه در ۲۰ ذیحجه ۱۲۴۱قمری. ژوئیه ۱۸۲۶میلادی، با هجوم حسین خان، سردار بیگلربیگی ایروان آغاز شد ( ۷ ) .
منابع
۱ - احمد تاج بخش. سیاست های استعماری روسیه تزاری، انگلستان و فرانسه در ایران ( تهران: اقبال، ۱۳۶۲ ) ص ۱۷.
۲ - تادیوس سویتوخوسکی. آذربایجان و روسیه ( ۱۹۰۵ - ۱۹۲۰ ) : شکل�گیری هویت ملی در یک جامعه مسلمان، ترجمه: کاظم فیروزمند ( تهران: شادگان، ۱۳۸۱ ) ، ص ۱۷.
۳ - علی اصغر شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار ( تهران: مدبر، ۱۳۷۴ ) ص ۹۲.
۴ - همان، ص۹۲.
۵ - سعید نفیسی، تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران، جلد ۱، ( تهران: بنیاد، ۱۳۷۲ ) ، صص ۱۵۵۶ - ۱۶۰.
۶ - میرزا محمد هادی شیرازی، سفرنامه میرزا ابوالحسن شیرازی ( ایلچی ) به روسیه، به کوشش؛ محمد گلبن ( تهران: دنیای کتاب، ۱۳۶۳ ) ص ۴۰.
۷ - فرزام اجلالی، بنیان حکومت قاجار ( تهران: نی، ۱۳۷۳ ) ص ۲۷.
آشنایی با عهدنامه آخال
همشهری آنلاین: عهدنامه آخال یا آخال تکه در سال 1260 شمسی برابر با 1881 میلادی بین ایران و روسیه برای تعیین مرزهای دو کشور در مناطق ترکمن نشین شرق دریای خزر منعقد شد
به موجب پیمان آخال، ترکمنستان در سال ۱۲۶۰ و در زمان ناصرالدین شاه قاجار رسماً از ایران جدا شد و جزئی از کشور روسیه تزاری شد.
متن کامل عهدنامه آخال به شرح زیر است:
چون اعلی حضرت شاهنشاه ایران و اعلی حضرت امپراتور کل ممالک روسیه لازم دیدند که در طرف شرق بحر خزر سرحد ممالک خود را از روی دقت معین کرده، موجبات آسودگی و امنیت آن جاها را فراهم نمایند، چنین صلاح دیدند که برای حصول این مقصود قراردادی منعقد دارند. لهذا وزرای مختار خود را از این قرار معین داشتند: از طرف اعلی حضرت شاهنشاه ایران میرزا سعید خان مؤتمن الملک وزیر امور خارجه و از طرف اعلی حضرت امپراتور کل ممالک روسیه ایوان ذی نوویف وزیر مختار و ایلچی مخصوص در دربار دولت علیه. ورزای مختار مزبور پس از اینکه اختیار نامه های خود را مبادله نموده و آن را موافق قاعده و مرتب به ترتیبات شایسته یافتند، در فصول ذیل متفق الرأی شدند.
فصل اوّل
در طرف شرق بحر خزر سرحد بین ممالک ایران و روس از قرار تفصیل ذیل خواهد بود: از خلیج حسینقلی الی چات سرحد بین الدولتین بحری رود اترک است، از چات خط سرحدی در سمت شمال شرقی قلل سلسله کوههای سنگوداغ و ساکریم را متابعت کرده و بعد در سمت شمال به طرف رود چندر متوجه شده و در چقان قلعه به بستر رود مزبور می رسد. از اینجا در سمت شمال به قلل کوههایی که فاصل درهٔ چندر و دره سومبار است متوجه شده و در سمت مشرق قلل کوههای مزبور را متابعت کرده و بعد به طرف بستر رودخانهٔ سومبار و در ملتقای رود مزبور با نهر آخ آقایان فرود می آید. از این نقطهٔ اخیر به طرف شرق بستر رود سومبار خط سرخه محسوب می شود الی خرابه های مسجد دادیانه و از مسجد دادیانه الی قلل کوپت داغ سرحدی راهی است که به درون ممتد است. پس از آن خط سرحدی در امتداد قلل مزبور، به سوی جنوب شرق حرکت می کند ولی نرسیده به انتهای تنگهٔ گرماب به طرف جنوب برگشته و را سرکوههایی که فاصل درهٔ سومبار و سرچشمهٔ گرماب گذشته و بعد متوجه به سوی جنوب شرقی شده. از قلل کوههای میزنو و چوب بست عبور و راهی را که از گرماب به رباط می رود در محلی ملاقات می کند که در یک ورستی شمال رباط است. چون به این محل رسید، خط سرحدی از قلل کوهها الی قلل کوه دالانچه کشیده شده. پس از آن از شمال قلعهٔ خیرآباد گذشته و در سمت شمال شرقی الی حدود گوگ قتبال ممتد شده واز حدود گوگ قتبال به دربند رود فیروزه تقاطع می کند و از اینجا در سمت جنوب شرقی متوجه به قلل کوههایی می شود که از طرف جنوب وصل به دره است که راه عشق آباد و فیروزه از آن عبور می کند و پس از آنکه قلل کوههای مزبور را الی اقصی نقطهٔ شرقی متابعت نمود، خط سرحدی به شمالی ترین قلهٔ کوه اسلم گذشته و در سمت جنوب شرقی قلل این کوهها را طی کرده و بعد شمال قریهٔ کلته چنار را دور زده و به محل اتصال کوههای زیرکوه و قزل داغ می رسد از اینجا خط سرحد در سمت جنوب شرقی از قلل سلسله زیرکوه کشیده می شود تا اینکه به درهٔ رود بابا درومز برسد. بعد از وصول به این محل، به طرف شمال حرکت و در راهی که از گاورس الی لطف آباد ممتد است به جلگه می رسد. به طوری که قلعهٔ بابا درومز در شرق این خط واقع می شود.
فصل دوّم
چون فصل اول این قرارداد نقاط عمدهٔ خط سرحد بین متصرفات ایران و روس معین شده است، طرفین معاهدتین کمیسر های مخصوص مامور خواهند نمود که خط سرحد را در محل و به طور صحیح ترسیم کرده و علامات را نصب نمایند. زمان و محل ملاقات کمیسر های مزبور را طرفین معاهدتین بالاتفاق معین خواهند نمود.
فصل سوم
چون قلعه جات گرماب و قلقلاب واقعه در درهٔ رودی که آبش اراضی ماوراءالخزر را مشروب می کند در شمال خطی واقع است که به موجب فصل اول سرحد بین متصرفات طرفین است، دولت ایران متعهد می شود که قلاع مزبور را ظرف یک سال از تاریخ مبادلهٔ این قرارنامه تخلیه کند. ولی دولت علیه حق خواهد داشت که در ظرف مدت مزبوره سکنه گرماب و قلقلاب را به مملکت خود مهاجرت دهد. از طرف دیگر دولت روس متقبل می شود که در نقاط مزبوره استحکامات بنا نکرده و خانوادهٔ ترکمن در آنجا سکنا ندهد.
فصل چهارم
و چون منبع رود فیروزه و منابع بعضی رودها و انهاری که ایالت ماوراء خزر متصلهٔ سرحد ایران را مشروب می کند در خاک ایران واقع شده است، دولت علیه متعهد می شود که به هیچ وجه نگذارد از منبع الی خروج از خاک ایران در امتداد رودها و انهار مزبوره قراء جدیدی تاسیس شده و به اراضی که بالفعل زراعت می شود توسعه داده شود و نیز برای اراضی که فعلاً در خاک ایران مزروع است بیش از آن مقداری که لازم است نگذارد آب استعمال کنند. محض اینکه این شرایط به طور صحیح اجرا و بدون تعطیل و تعلل رعایت شود، دولت ایران متقبل می شود که به قدر لزوم مأمورین صحیح برای این امر معین کند. به کسانی که از مدلول آن تخلف می ورزند سیاست سختی برسد.
فصل پنجم
محض ترقی و پیشرفت مناسبات تجارتی مابین ایالت ماوراء بحر خزر و ایالت خراسان طرفین معاهدین متقبل می شوند که در باب ساختن راههای عرابه رو که برای مراودات تجارتی بین ایالات مذکوره مناسب بوده باشد، حتی الامکان زودتر فیمابین قراری دهند که مستلزم نفع جانبین بوده باشد.
فصل ششم
دولت ایران متعهد می شود که در تمام سرحد استرآباد و خراسان اخراج هر نوع اسلحه و آلات جنگی را از ممکلت ایران سخت ممنوع دارد و نیز تدبیرات لازمه را به عمل آورده، نگذارند که به تراکمه که در خاک ایران هستند اسلحه برسد. کارگزاران سرحدی دولت علیه درباره اشخاصی که از طرف روسیه ماموریت منع خروج اسلحه از حدود ایران دارند، کمال مساعدت و همراهی را منظور خواهند داشت.
فصل هفتم
محض مراقبت اجرای شرایط این قرارداد و برای مواظبت حرکات و رفتار تراکمه مجاور ایران هستند. دولت روس حق خواهد داشت که به نقاط سرحد ایران مامور معین کند. مأمورین مزبور در مسائلی که راجع به حفظ انتظام و آسودگی صفحات مجاور متصرفات دولتین است واسطهٔ بین کارگزاران طرفین خواهند بود.
فضل هشتم
تمام تعهدات و شرایط مندرجهٔ عهد نامه جات و قرارنامه هایی که مابین طرفین منعقد شده است به قوهٔ خود باقی خواهد ماند.
فصل نهم
این قرارنامه که به دو نسخه نوشته شده و به امضاء و مهر وزرای مختار طرفین رسیده است، به تصویب و تصدیق اعلی حضرت شاهنشاه ایران و اعلی حضرت امپراتور روس خواهد رسید و تصدیق نامه جات در ظرف چهار ماه و حتی الامکان زودتر در تهران ما بین وزرای مختار طرفین مبادله خواهد شد.
در تهران - ۹ دسامبر ۱۸۸۱ - مطابق ۲۲ محرم ۱۲۹۹.
( امضاء ) زینوویف ( امضاء ) میرزا سعید خان
منبع: همشهری آنلاین
گلی، امین. تاریخ سیاسی و اجتماعی ترکمن ها. نشر علم، ۱۳۶۶، ص ۱۶۴
قرارداد آخال، گونه ای حاتم بخشی قجری مؤسسه تاریخ معاصر ایران
گلی، امین. تاریخ سیاسی و اجتماعی ترکمن ها
شمیم، علی اصغر. ایران در دوره سلطنت قاجار. تهران: علمی، ۱۳۷۱، صص
قرارداد گلداسمید
قرارداد گلداسمید، قراردادی است، که توسط فردریک جان گلدسمید طراحی و ناصرالدین شاه قاجار تأیید و تصویب شد. از این دو قرارداد، اولی در سال ۱۲۴۹ خورشیدی صورت گرفت که منجر به جدایی مکران و بلوچستان شد. این سرزمین ها از ایران به امپراتوری بریتانیا واگذار شد، که امروزه شامل ایالت های بلوچستان و خیبر پختونخوا پاکستان می شود. قرارداد دوم در ۱۲۵۱ خورشیدی صورت گرفت، که منجر به جدایی بخش هایی از سیستان، و واگذاری آن به افغانستان شد.
پیش زمینه
همزمان با به قدرت رسیدن دودمان قاجار در ایران، مجموعه تحولاتی در اروپا روی داد که منجر به افزایش توجه دولت های استعماری به ایران و تشدید رقابت های آن ها بر سر ایران شد. در اوایل دوران فتحعلی شاه، ایران به طور ناخواسته درگیر کشمکش های سه دولت فرانسه، روسیه و امپراتوری بریتانیا شد و این در حالی بود که آگاهی، امکانات و توان لازم را برای برخورد و رویارویی با آن نداشت. در نتیجه مواجهه با این دولت ها، زیان های بسیاری را به همراه داشت که از جمله آن می توان به قراردادهای ننگینی اشاره کرد که طی آن قسمت های وسیعی از شمال، شمال شرق، شرق و جنوب شرق کشورمان طی معاهداتی چون گلستان، ترکمانچای، آخال، پاریس و گلداسمیت از ایران جدا شد و به تبع آن مشکلات و مسائل بسیاری را به بار آورد.
جدایی مناطق شرق ایران
با شکست ناپلئون بناپارت از امپراتوری روسیه، بریتانیایی ها پس از بیست سال نفس راحتی از جانب حمله احتمالی فرانسه به هندوستان کشیدند و موانع سیاسی خود را در ارتباط با ایران تغییر داده و برای جلوگیری از حمله احتمالی روسیه به هندوستان درصدد برآمدند تا بخش هایی از شرق ایران را جدا کنند. هدف آن ها از این امر ایجاد منطقه امن و تحت نظارت خودشان در مرزهای هندوستان بود.
امپراتوری بریتانیا برای اجرای این سیاست ابتدا با انعقاد معاهده پاریس در سال ۱۲۳۵ خورشیدی، افغانستان را از ایران جدا کردند و سپس در سال ۱۲۴۹ خورشیدی طی کمیسیونی با شرکت نمایندگان دولت ایران، استان کلات و گلداسمیت، گلداسمیت را مأمور مرزبندی سرحدات بلوچستان کرد. گلداسمیت مرزهای بین دو کشور را از خلیج گواتر تا کوهک مشخص کرده و نقشه آن را به تصویب ناصرالدین شاه رساند که قسمتی از مرزهای امروزی ایران و پاکستان را تشکیل می دهد.
ناصرالدین شاه برای جلوگیری از مزاحمت های افغانستان در این منطقه مکرر از دولت امپراتوری بریتانیا تقاضا می کرد تا براساس معاهده پاریس و فصل ششم آن که؛ �دولت ایران در صورت اختلاف میان ایران و افغانستان، میانجیگری امپراتوری بریتانیا را بپذیرد� میانجیگری کند. اما دولت امپراتوری بریتانیا جواب می داد که سیستان را جزئی از خاک ایران نمی داند و بنابراین نمی تواند در این موضوع مداخله کند.
پس از آن که تکلیف مرزهای بلوچستان تعیین شد، دولت امپراتوری بریتانیا اعلام کرد که حاضر به قبول میانجی گری در مورد سیستان است و گلداسمیت به عنوان میانجی تعیین شد. به موجب نظری که گلداسمیت در سال ۱۲۵۰ خورشیدی داد، سیستان به دو قسمت، اصلی و خارجی تقسیم شد، سیستان اصلی از نیزار واقع در شمال آن ایالت تا ملک سیاه کوه یعنی ناحیه ای که در غرب رود هیرمند قرار دارد به ایران واگذار شد و سیستان خارجی یعنی ناحیه ای که در شرق هیرمند واقع است به افغانستان داده شد.
پس از خاتمه کار کمیسیون میانجیگری، دولت ایران نیروهایش را در کوهک مستقر کرد، زیرا پیشتر گلداسمیت مرزهای شرقی ایران را از خلیج گواتر تا کوهک و سپس از ملک سیاه کوه تا شمال سیستان تعیین کرد و بین این دو ناحیه بیابان به طول پانصد کیلومتر در جنوب سیستان، و نیز بیابان دیگر به نام دشت هشتادان وجود داشت که مورد اختلاف بود. این اقدام ایران مورد اعتراض امپراتوری بریتانیا قرار گرفت و اختلاف بین دو کشور بر سر کوهک و دشت هشتادان حدود بیست سال ادامه داشت تا این که در سال ۱۲۶۷ خورشیدی با کمک هنری دراموند ولف، وزیر مختار امپراتوری بریتانیا ( سفیر ) در تهران دولت امپراتوری بریتانیا با تشکیل کمیسیون میانجیگری دیگری موافقت کرد. این کمیسیون تحت ریاست ژنرال مک نیل امپراتوری بریتانیای تشکیل شد و طی آن طرحی که در سال ۱۲۶۹ خورشیدی مرز ایران و افغانستان را معین می کرد، با نصب ۳۹ علامت مرزی علامت گذاری شد و مثلثی به زیان ایران تشکیل داد که بخشی از جلگه هشتادان را برخلاف حقانیت و عدالت متعلق به افغانستان اعلام کرد.
اثرات
در پی این قرارداد نه تنها قسمت هایی از سیستان از ایران جدا شد بلکه در بحث حق آبه هیرمند و سهم ایران از این رود بی عدالتی هایی صورت گرفت و منطقه سیستان را که روزگاری جزء انبار غله ایران به حساب می آمد به منطقه ای خشک تبدیل کرد.
دولت های حاکم در افغانستان در ۵۰ سال اخیر با یاری شرکت های آمریکایی سدها و کانال هایی را بدون توجه به معاهدات بین طرفین روی رود هیرمند و شاخه های آن ساخته که می توان گفت حتی زیست بوم سیستان را دگرگون کرده اند. بطوریکه در ۵۰ سال اخیر ۵ تا ۶ خشکسالی شدید بر سیستان وارد شده که سخت ترین آنها در سال های ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۰ و ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۰ بوده اند. در این سال ها دریاچه هامون خشکیده و زیست و مراتع پیرامون با خطر جدی روبرو شده است. پیامد این خشکسالی ها مهاجرت و ترک خانه و کاهش شمار زیادی از جمعیت منطقه از سال ۱۳۵۰ بوده است.
منابع ها. https://www. hamshahrionline. ir/amp/725676/
https://rasekhoon. net/article/amp/show/115751/سایر - مقالات
https://www. ilna. ir/بخش - اقتصادی - 4/1240746 - از - حکمیت - گلداسمیت - تا - داستان - سه - رودخانه - استراتژیک - به - آب - در - برابر - نفت - رسیدیم
https://www. magiran. com/article/1550037
تهران - ایرنا - عهدنامه ترکمانچای در دوره قاجار میان ایران و روسیه تزاری منعقد شد تا امضای آن خط پایانی بر جنگ میان این ۲ دولت باشد اما طی آن ایالت هایی در قفقاز از ایران جدا و به روسیه منضم شد. چنانکه روس ها در عرصه سیاسی و اقتصادی دارای چنان امتیازاتی شدند که تا آن زمان از هیچ یک از همسایگان خود به دست نیاورده بودند.
... [مشاهده متن کامل]
گسترش مناسبات سرمایه داری و رقابت امپراتوری های بزرگ برای تسلط بر منابع انرژی و طبیعی زمینه ساز افزایش سیاست های توسعه طلبانه قدرت های بزرگ در سده نوزدهم میلادی شد. استراتژی کانون های قدرت در این زمان بهره گیری از منابع اقتصادی و انسانی مبتنی بر سلطه نظامی بود که روسیه هم یکی از این کانون ها محسوب می شد. روسیه از ابتدای سده هجدهم میلادی با اصلاحات فراگیر پترکبیر به عصر جدید صنعتی وارد شده بود. سیاست نگاه به شرق و گسترش مناطق تحت سلطه و دسترسی به آب های آزاد به منظور توسعه و تحکیم مناسبات تجاری و نظامی در این دوره تدوین شد. به وضوح روشن است که در راستای برنامه های یاد شده مناطق همجوار روسیه برای امپراتوری دارای اولویت ویژه بودند.
بنابراین قفقاز به عنوان مهمترین منطقه مجاور روسیه می بایست با استراتژی مشخصی تحت سلطه قرار می گرفت؛ مناطقی که با توجه به موقعیت خاص جغرافیایی و اقتصادی خود می توانست، عمده ترین تامین کننده منابع انرژی و مواد اولیه مورد نیاز کارخانجات نوپای روسیه باشد اما این منطقه از دوره باستان تا دوره فتحعلی شاه قاجار تحت سلطه دولت ایران و جزئی از خاک ایران به شمار می رفت که دولت روسیه تزاری چشم طمعه به آنها دوخته بود و برای به دست آوردن این مناطق جنگ های خود را با دولت قاجار شروع کرد؛ جنگ هایی که با عهدنامه ترکمانچای به پایان رسید.
جنگ های ایران و روسیه تزاری
جنگ های ایران و روسیه در دوره قاجار در ۲ مرحله صورت گرفت که شروع مرحله نخست در ۱۲۱۸ قمری بود. با شروع این جنگ ها سپاه ایران به سرکردگی عباس میرزا فرزند فتحعلی شاه قاجار با نیروهای کمکی خانات با نیروهای روسیه تزاری روبرو شدند. ایرانیان در نبرد اچمیازین زود شکست خوردند و عقب نشینی کردند و دوباره در بهار ۱۲۲۰ قمری این جنگ ها ادامه پیدا کرد و ایرانیان ایستادگی و مقاومت هایی از خود نشان دادند اما به دلیل اینکه روس ها از سلاح هایی همچون توپ و تفنگ استفاده می کردند، نیروهای سپاه عباس میرزا در نهایت شکست خوردند تا اینکه در ۱۲۲۸ قمری با معاهده گلستان این جنگ ها به پایان رسید اما معاهده گلستان چنان که معلوم شده تنها پایان نخستین دوره از دوئل ایران و روسیه بر سر ماوراء قفقاز بود زیرا ۱۳ سال بعد دوباره جنگی میان ۲ دولت آغاز شد. برای آغاز جنگ نیز بهانه لازم بود و این بهانه را قبلاً روس ها در متن معاهده گلستان به جای گذاشته و دولتمردان ایران نیز به آن توجه نکرده بودند. به این صورت که در آن قرارداد خط مرزی میان ۲ کشور به روشنی مشخص نشده بود و به همین دلیل نیز دوره دوم جنگ ایران و روسیه در ۱۲۴۱ قمری آغاز شد. دوره دوم جنگ های ایران و روسیه از بسیاری جهات چکیده جنگ اول بود اما با این اختلاف که این بار روس ها با قاطعیت بیشتری پیروز شدند و به همین دلیل هنگامی که نیروهای روسیه به تبریز رسیدند و مانعی بر سر راه تهران نبود، فتحعلی شاه قاجار تقاضای صلح کرد و معاهده ترکمانچای پایانی بر این جنگ ها بود.
مفاد عهدنامه ترکمانچای
عهدنامه ترکمانچای در یکم اسفند ۱۲۰۶ خورشیدی امضا شد. برای امضای این پیمان از طرف فتحعلی شاه، میرزا ابوالحسن خان شیرازی و الله یارخان آصف الدوله و از طرف امپراتوری روسیه، ایوان پاسکویچ حضور داشتند؛ عهدنامه ای که در ۲ بخش سیاسی و بازرگانی، به ترتیب در ۱۶ و ۹ مادّه، تنظیم شده بود که هر کدام شرایط سنگینی را به مردم و حکومت ایران تحمیل می کرد. چنان که در دیباچه این قرارداد آمده است: الحمدالله الوافی و الکافی بعد از انعقاد عهدنامه مبارکه گلستان و مبادلات و معاملات دوستانه دولتین علیتین و ظهور آداب کمال مهربانی و یکجهتی حضرتین بهیٌتین به مقتضای حرکات آسمانی برخی تجاوزات ناگهانی از جانب سر حد داران طرفین به ظهور رسیده که موجب سنوح غوایل عظیمه شد و از آن جا که مرآت ضمایر پادشاهانه جانبین از غبار این گونه مخاطرات پاک بود، اولیای دولتین علیتین تجدید عهد مسالمت را اهتمامات صادقانه و کوشش های منصفانه در دفع و رفع غایله اتفاقیه به ظهور رسانیده عهدنامه مبارکه جدید به مبانی و اصولی که در طی فصول مرقومه مذکور است مرقوم و مختوم آمد به مهر وکلای دولتین علیتین و در ماه شوال در سال هزار و دویست و چهل و نه هجری به امضای همایون شرف استقرار و استحکام پذیرفت. بر اولیای دولتین لازم است که از این پس در تحصیل موجبات مزید دوستی و موافقت اهتمامات صادقانه مبذول دارند و اسباب استحکام و استقرار معاهده مبارکه را به مراودات دوستانه متزاید خواهند و اگر در معدات تکمیل امور دوستی قصوری بینند به امضای خواهش های منصفانه تدارک آن را لازم بشمارند و دقیقه از دقایق دوستی را مهمل و متروک نگذارند. در فصل دوم آن آمده بود: چون جدال و نزاعی که فیما بین عهد کنندگان رفیع الارکان واقع شد و امروز به سعادت منقطع گردید، عهود و شروطی را که بموجب عهدنامه گلستان بر ذمت ایشان لازم بود، موقوف و متروک می دارد، لهذا اعلیحضرت کل ممالک روسیه و اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران چنین لایق دیدند که به جای عهدنامه مزبوره گلستان، عهدنامه دیگر به این شروط و عهود و قیود قرار دهند که مابین ۲ دولت روس و ایران بیشتر از پیشتر موجب استقرار و انتظام روابط آتیه صلح و مودت گردد یا در فصل شانزدهم آن نوشته شده است: بعد از امضای این عهدنامه مصالحه، فی الفور وکلای مختار جانبین اهتمام خواهند داشت که به همه جا دستورالعمل و حکم های لازمه بفرستند تا بلا تأخیر خصومت را ترک نمایند.
جدایی شهرهای قفقاز از ایران
به موجب عهدنامه ترکمانچای، علاوه بر ایالت هایی که طبق عهدنامه گلستان از ایران جدا شده بود، ایالت های دیگری هم به این دولت واگذار شد. چنان که در فصل سوم از این عهدنامه آمده بود: اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران از جانب خود و از جانب ولیعهدان و جانشینان به دولت روسیه واگذار می کند، تمامی الکای نخجوان و ایروان را خواه این طرف روس باشد یا آن طرف و نظر به تفویض، اعلیحضرت ممالک ایران تعهد می کند که بعد از امضاء این عهدنامه، در مدت ۶ ماه، همه دفتر و دستور العمل متعلق به اداره این ۲ دولت مذکوره باشد به تصرف امرای روسیه بدهند. همچنین مبلغ ۱۰ کرور ( پنج میلیون تومان ) هم بابت غرامت به روس ها پرداخت شد. چنان که در فصل ششم از عهدنامه آمده بود: اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران به تلافی مصارف کثیره که دولت روسیه را برای جنگ واقعه بین الدولتین اتفاق افتاده و همچنین به تلافی ضررها و خسارت هایی که به همان جهت به رعایای دولت روسیه رسیده تعهد می کند که بواسطه دادن مبلغی وجه نقد آنها را اصلاح نماید و مبلغ این وجه بین الدولتین به ۱۰ کرور تومان رایج قرار گرفت که عبارت است از ۲۰ میلیون مناط سفید روسی و چگونگی در موعد و رهاین فصول این وجه در قرارداد علاحده که همان قدر قوت و اعتبار خواهد داشت که گویا لفظاً به لفظ در این عهدنامه مصالحه حالیه مندرج است، معین خواهد شد. همچنین برپایه عهدنامه ترکمانچای، ایران می بایست کاپیتولاسیون را در حق روس ها رعایت کند و در پایان این عهدنامه آمده است: این عهدنامه مصالحه که در ۲ نسخه به یک مضمون ترتیب یافته است و به دستخط وکلای مختار جانبین رسیده به مهر ایشان ممهور و مابین ایشان مبادله شده است. از جانب اعلیحضرت امپراطور کل ممالک روسیه و اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران مصدق و ممضی و تصدیق نامه های متداوله که به دستخط مخصوص ایشان مزین خواهد بود و در مدت چهارماه یا زودتر اگر ممکن باشد، مابین وکلای مختار ایشان مبادله خواهد شد.
منابع ها. https://www. google. com/amp/s/www. irna. ir/amp/83680866/
معاهدات و قراردادهای تاریخی در دوره قاجاریه، به کوشش غلامرضا طباطبایی مجد.
کیوان حسینی ( ۱۲ آذر ۱۳۹۴ ) . �تغییر نام شمال ارس به �آذربایجان� و روایت جدایی از نگاه آن ها�. رادیو فردا. دریافت شده در ۲۱ آذر ۱۳۹۴.
معاهدات و قراردادهای تاریخی در دوره قاجاریه، به کوشش غلامرضا طباطبایی مجد.
عهدنامه گلستان؛ پایانی بر منازعه بلندمدت تزارها با قاجار
تهران - ایرنا - عهدنامه گلستان به دنبال جنگ های اول ایران و روس و به عنوان نخستین قرارداد یکجانبه از طرف تزارها بر ایران تحمیل شد؛ عهدنامه ای که طی آن ولایت قراباغ و گنجه و خانات شکی، شیروان، قبه، دربند، باکو و قسمتی از طالش که جزو خاک ایران بودند، به روسیه منضم شدند.
گسترش مناسبات سرمایه داری در جهان و در پیوند با آن، رقابت امپراطوری های بزرگ که با رویکردی امپریالیستی و استعمارگونه در پی تسلط بر منابع انرژی و طبیعی سرزمین های دیگر و از جمله ایران بودند، زمینه ساز افزایش سیاست های توسعه طلبانه آنها در قرن نوزدهم میلادی شد. استراتژی کانون های قدرت در این زمان بهره گیری از منابع اقتصادی و انسانی سرزمین �های دیگر با ابزار سلطه نظامی بود. روسیه از جمله این قدرت ها بود که در رقابت با انگلیس و با کمک ماشین جنگی خود و استفاده از ضعف ساختاری و سیستماتیک حاکمیت ایران در عصر قاجار توانست سیاست های استعماری خود را طی جنگ هایی نابرابر بر ایران تحمیل کند.
سیاست توسعه طلبی روسیه
روسیه از ابتدای قرن هجدهم میلادی با اصلاحات فراگیر پطر به عصر جدید صنعتی وارد شد و با تکیه بر الگوی پطر در راه توسعه، سیاست نگاه به شرق، گسترش مناطق تحت سلطه و دسترسی به آب های آزاد و تحکیم مناسبات تجاری و نظامی را در پیش گرفت. در راستای تحقق اهداف یاد شده مناطق همجوار روسیه برای این امپراطوری دارای اولویتی ویژه بودند. قفقاز به عنوان مهمترین منطقه مجاور روسیه می بایست با استراتژی مشخصی تحت سلطه قرار می گرفت. روس ها به قفقاز به عنوان پایگاه استراتژیک نیز می نگریستند. از طرف دیگر تسلط بر قفقاز نه تنها آنان را در موقعیت مناسبی برای رقابت با دولت عثمانی قرار می داد، بلکه مانع تحکیم موقعیت عثمانی ها در این منطقه نیز می شد.
به این ترتیب سیاست های توسعه طلبانه امپراطوری تزاری که از دوران پطر کبیر همراه با غربی سازی این امپراطوری در قفقاز به وجود آمده بود تا سده نوزدهم میلادی که روسیه به یک امپراطوری قدرتمند تبدیل شده بود، ادامه پیدا کرد و در این زمان بود که آتش جنگ برای دست یابی بر قفقاز شعله ور شد.
جنگ های ایران و روس و عهدنامه گلستان
توسعه طلبی روس ها و از طرفی نیز توسعه طلبی ایران در آغاز تاسیس سلسله قاجار و تصادم منافع این کشور با روسیه در خاک قفقاز مناقشاتی را برانگیخت که پیامدهای دیرپای و زیانباری برای ایران داشت. بعد از آنکه پل امپراطوری روسیه در ۲۵ شوال ۱۲۱۵ق/ ۱۱ مارس ۱۸۰۱م به قتل رسید الکساندر به جای او به حکومت روسیه رسید. الکساندر امپراطور روسیه برای اجرای نقشه های خود در اوایل۱۲۱۷ق/ ۱۸۰۳م سیسیانوف را مأمور کرد که قفقاز را تصرف کرده به پیشروی خود ادامه دهد؛ امپراطور روسیه تصور نمی کرد که این عمل مقدمه بروز جنگ های ممتدی میان ایران و روسیه خواهد شد، او خیال می کرد که دولت ایران با گرفتاری های زیادی که دارد، مجال جلوگیری از اقدامات دولت روسیه را نخواهد داشت ( ۱ ) .
به این ترتیب بود که آتش جنگ های ایران و روسیه برای جدایی سرزمین های ایرانی از پیکر آن برافروخته شد. در همین زمان و سپاهی به سرکردگی عباس میرزا، فرزند فتحعلی شاه با نیروهای کمکی خانات ایروان و نخجوان با روس ها رویارو شدند. ایرانیان در اچمیازین زود شکست خوردند و عقب نشستند و دوباره در بهار۱۲۲۰قمری. ۱۸۰۶میلادی در قراباغ و شکی، که هر دو حاکمیت روسیه را پذیرفته بودند، شور و شوق خیزش و ایستادگی برانگیختند. جنگ با آهنگی کُند، چندین سال طول کشید و روس ها در این بین شورش هایی را سرکوب کردند و همچنین خانات باکو و قوبا را ( در ۱۸۰۶م ) و تالش را ( در ۱۸۰۹م ) مطیع کردند. ( ۲ )
به هر ترتیب سرانجام پس از ۹ سال، جنگ در ۱۲۲۸قمری. ۱۳ - ۱۸۱۲میلادی به پایان رسید و عهدنامه ای در گلستان به امضای ۲ طرف رسید ( ۳ ) .
امضای عهدنامه
گلستان از توابع قراباغ بود که عهدنامه میان قاجارها و روس ها در آنجا امضا شد. این عهدنامه در ۱۱ فصل و یک مقدمه نوشته شد و در ۲۹ شوال ۱۲۲۸قمری. ۱۲ اکتبر ۱۸۱۳میلادی با حضور سفیر انگلیس سرگوراوزلی، به وسیله میرزا ابوالحسن خان شیرازی نماینده ایران و نیکولا نماینده فوق العاده تزار و سردار روس ارمولوف به امضاء رسید ( ۴ ) .
مفاد عهدنامه و انتزاع قفقاز از خاک ایران
عهدنامه گلستان شامل یک مقدمه و ۱۱ فصل بود و خلاصه فصول آن به شرح زیر است:
۱ـ متوقف شدن جنگ و نزاع بین دولت های ایران و روس و برقرار شدن صلح و دوستی بین طرفین، ۲ـ باقی ماندن نیروهای دوطرف در همان مناطق زمان انعقاد معاهده، ۳ـ تعهد ایران برای دوستی با روس ها و واگذاری قره باغ، گنجه، شکی، شیروان، دربند، باکو، گرجستان، داغستان، موقان، و بخش هایی از تالش به روسیه، ۴ـ همکاری روس ها با ولیعهد ایران در صورت درخواست کمک و پرهیز از دخالت در اختلافات داخلی بین شاهزادگان ایران، ۵ـ آزادی کشتی های روسی برای حضور در دریای مازندران و ایجاد محدودیت های دریایی برای ایران، ۶ـ مبادله اسرای طرفین، ۷ـ مبادله سفیر بین ۲ کشور و تأمین امنیت و رفاه هیأت های ۲ کشور، ۸ـ فعالیت تجار ۲ کشور بر اساس مقررات، ۹ـ تعیین نحوه دریافت حقوق گمرکی از کالاهای ۲ کشور، ۱۰ـ مجاز بودن بازرگانان طرفین برای فروش کالاهای صادراتی به کشور یکدیگر و خرید کالاهای مورد نیاز کشور خود، ۱۱ـ ملزم شدن طرفین به تداوم صلح و دوستی ( ۵ ) .
از پیامدهای آنی معاهده گلستان جدایی قسمت هایی از سرزمین های ایران در منطقه قفقاز بود زیرا طی فصل سوم معاهده گلستان ولایت قراباغ و گنجه و خانات شکی، شیروان، قبه، دربند، باکو و قسمتی از طالش که در زمان عقد قرارداد در تصرف روس ها بود به روسیه منضم شد. همچنین ایران از هرگونه ادعایی نسبت به گرجستان و داغستان، مینگرلی، آبخازی، شوره گل، آچوق باش و کورنه صرف نظر کرد. بنابراین هرچقدر که از دست رفتن این سرزمین ها برای ایرانیان ضایعه بزرگی محسوب می شد اما برای روس ها پیروزی بزرگی بود.
مفاد ابهام عهدنامه و آغاز جنگ دوباره
در زمینه تحدید حدود ۲ کشور نیز مرزها به طور قطعی مشخص نشد. فصل دوم عهدنامه که می بایست متصرفات ایران و روسیه را از هم جدا سازد، درست و رسا نوشته نشده بود. شاید هر ۲ دولت هم تعمدأ در این ابهام سکوت کردند. چرا که روس ها برای ادامه جنگ و رسیدن به ارس بهانه ای لازم داشتند و فتحعلی شاه قاجار هم احتمالأ در فکر تجدید قوا و پس گرفتن سرزمین های از دست رفته بود. در فصل پنجم معاهده مقرر شده بود که کشتیرانی نظامی در دریای مازندران منحصر به روس ها باشد. این فصل از معاهده هم بهانه ها و زمینه های لازم را برای توسعه طلبی های بعدی روسیه فراهم کرد.
در نتیجه معاهده گلستان چنانکه معلوم شد، صرفاً پایان نخستین دوره از دوئل ایران و روسیه بر سر ماوراء قفقاز بود و ۱۳ سال بعد دوباره جنگی میان ۲ دولت آغاز شد ( ۶ ) . به همین دلیل جنگ بین ایران و روسیه در ۲۰ ذیحجه ۱۲۴۱قمری. ژوئیه ۱۸۲۶میلادی، با هجوم حسین خان، سردار بیگلربیگی ایروان آغاز شد ( ۷ ) .
منابع
۱ - احمد تاج بخش. سیاست های استعماری روسیه تزاری، انگلستان و فرانسه در ایران ( تهران: اقبال، ۱۳۶۲ ) ص ۱۷.
۲ - تادیوس سویتوخوسکی. آذربایجان و روسیه ( ۱۹۰۵ - ۱۹۲۰ ) : شکل�گیری هویت ملی در یک جامعه مسلمان، ترجمه: کاظم فیروزمند ( تهران: شادگان، ۱۳۸۱ ) ، ص ۱۷.
۳ - علی اصغر شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار ( تهران: مدبر، ۱۳۷۴ ) ص ۹۲.
۴ - همان، ص۹۲.
۵ - سعید نفیسی، تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران، جلد ۱، ( تهران: بنیاد، ۱۳۷۲ ) ، صص ۱۵۵۶ - ۱۶۰.
۶ - میرزا محمد هادی شیرازی، سفرنامه میرزا ابوالحسن شیرازی ( ایلچی ) به روسیه، به کوشش؛ محمد گلبن ( تهران: دنیای کتاب، ۱۳۶۳ ) ص ۴۰.
۷ - فرزام اجلالی، بنیان حکومت قاجار ( تهران: نی، ۱۳۷۳ ) ص ۲۷.
آشنایی با عهدنامه آخال
همشهری آنلاین: عهدنامه آخال یا آخال تکه در سال 1260 شمسی برابر با 1881 میلادی بین ایران و روسیه برای تعیین مرزهای دو کشور در مناطق ترکمن نشین شرق دریای خزر منعقد شد
به موجب پیمان آخال، ترکمنستان در سال ۱۲۶۰ و در زمان ناصرالدین شاه قاجار رسماً از ایران جدا شد و جزئی از کشور روسیه تزاری شد.
متن کامل عهدنامه آخال به شرح زیر است:
چون اعلی حضرت شاهنشاه ایران و اعلی حضرت امپراتور کل ممالک روسیه لازم دیدند که در طرف شرق بحر خزر سرحد ممالک خود را از روی دقت معین کرده، موجبات آسودگی و امنیت آن جاها را فراهم نمایند، چنین صلاح دیدند که برای حصول این مقصود قراردادی منعقد دارند. لهذا وزرای مختار خود را از این قرار معین داشتند: از طرف اعلی حضرت شاهنشاه ایران میرزا سعید خان مؤتمن الملک وزیر امور خارجه و از طرف اعلی حضرت امپراتور کل ممالک روسیه ایوان ذی نوویف وزیر مختار و ایلچی مخصوص در دربار دولت علیه. ورزای مختار مزبور پس از اینکه اختیار نامه های خود را مبادله نموده و آن را موافق قاعده و مرتب به ترتیبات شایسته یافتند، در فصول ذیل متفق الرأی شدند.
فصل اوّل
در طرف شرق بحر خزر سرحد بین ممالک ایران و روس از قرار تفصیل ذیل خواهد بود: از خلیج حسینقلی الی چات سرحد بین الدولتین بحری رود اترک است، از چات خط سرحدی در سمت شمال شرقی قلل سلسله کوههای سنگوداغ و ساکریم را متابعت کرده و بعد در سمت شمال به طرف رود چندر متوجه شده و در چقان قلعه به بستر رود مزبور می رسد. از اینجا در سمت شمال به قلل کوههایی که فاصل درهٔ چندر و دره سومبار است متوجه شده و در سمت مشرق قلل کوههای مزبور را متابعت کرده و بعد به طرف بستر رودخانهٔ سومبار و در ملتقای رود مزبور با نهر آخ آقایان فرود می آید. از این نقطهٔ اخیر به طرف شرق بستر رود سومبار خط سرخه محسوب می شود الی خرابه های مسجد دادیانه و از مسجد دادیانه الی قلل کوپت داغ سرحدی راهی است که به درون ممتد است. پس از آن خط سرحدی در امتداد قلل مزبور، به سوی جنوب شرق حرکت می کند ولی نرسیده به انتهای تنگهٔ گرماب به طرف جنوب برگشته و را سرکوههایی که فاصل درهٔ سومبار و سرچشمهٔ گرماب گذشته و بعد متوجه به سوی جنوب شرقی شده. از قلل کوههای میزنو و چوب بست عبور و راهی را که از گرماب به رباط می رود در محلی ملاقات می کند که در یک ورستی شمال رباط است. چون به این محل رسید، خط سرحدی از قلل کوهها الی قلل کوه دالانچه کشیده شده. پس از آن از شمال قلعهٔ خیرآباد گذشته و در سمت شمال شرقی الی حدود گوگ قتبال ممتد شده واز حدود گوگ قتبال به دربند رود فیروزه تقاطع می کند و از اینجا در سمت جنوب شرقی متوجه به قلل کوههایی می شود که از طرف جنوب وصل به دره است که راه عشق آباد و فیروزه از آن عبور می کند و پس از آنکه قلل کوههای مزبور را الی اقصی نقطهٔ شرقی متابعت نمود، خط سرحدی به شمالی ترین قلهٔ کوه اسلم گذشته و در سمت جنوب شرقی قلل این کوهها را طی کرده و بعد شمال قریهٔ کلته چنار را دور زده و به محل اتصال کوههای زیرکوه و قزل داغ می رسد از اینجا خط سرحد در سمت جنوب شرقی از قلل سلسله زیرکوه کشیده می شود تا اینکه به درهٔ رود بابا درومز برسد. بعد از وصول به این محل، به طرف شمال حرکت و در راهی که از گاورس الی لطف آباد ممتد است به جلگه می رسد. به طوری که قلعهٔ بابا درومز در شرق این خط واقع می شود.
فصل دوّم
چون فصل اول این قرارداد نقاط عمدهٔ خط سرحد بین متصرفات ایران و روس معین شده است، طرفین معاهدتین کمیسر های مخصوص مامور خواهند نمود که خط سرحد را در محل و به طور صحیح ترسیم کرده و علامات را نصب نمایند. زمان و محل ملاقات کمیسر های مزبور را طرفین معاهدتین بالاتفاق معین خواهند نمود.
فصل سوم
چون قلعه جات گرماب و قلقلاب واقعه در درهٔ رودی که آبش اراضی ماوراءالخزر را مشروب می کند در شمال خطی واقع است که به موجب فصل اول سرحد بین متصرفات طرفین است، دولت ایران متعهد می شود که قلاع مزبور را ظرف یک سال از تاریخ مبادلهٔ این قرارنامه تخلیه کند. ولی دولت علیه حق خواهد داشت که در ظرف مدت مزبوره سکنه گرماب و قلقلاب را به مملکت خود مهاجرت دهد. از طرف دیگر دولت روس متقبل می شود که در نقاط مزبوره استحکامات بنا نکرده و خانوادهٔ ترکمن در آنجا سکنا ندهد.
فصل چهارم
و چون منبع رود فیروزه و منابع بعضی رودها و انهاری که ایالت ماوراء خزر متصلهٔ سرحد ایران را مشروب می کند در خاک ایران واقع شده است، دولت علیه متعهد می شود که به هیچ وجه نگذارد از منبع الی خروج از خاک ایران در امتداد رودها و انهار مزبوره قراء جدیدی تاسیس شده و به اراضی که بالفعل زراعت می شود توسعه داده شود و نیز برای اراضی که فعلاً در خاک ایران مزروع است بیش از آن مقداری که لازم است نگذارد آب استعمال کنند. محض اینکه این شرایط به طور صحیح اجرا و بدون تعطیل و تعلل رعایت شود، دولت ایران متقبل می شود که به قدر لزوم مأمورین صحیح برای این امر معین کند. به کسانی که از مدلول آن تخلف می ورزند سیاست سختی برسد.
فصل پنجم
محض ترقی و پیشرفت مناسبات تجارتی مابین ایالت ماوراء بحر خزر و ایالت خراسان طرفین معاهدین متقبل می شوند که در باب ساختن راههای عرابه رو که برای مراودات تجارتی بین ایالات مذکوره مناسب بوده باشد، حتی الامکان زودتر فیمابین قراری دهند که مستلزم نفع جانبین بوده باشد.
فصل ششم
دولت ایران متعهد می شود که در تمام سرحد استرآباد و خراسان اخراج هر نوع اسلحه و آلات جنگی را از ممکلت ایران سخت ممنوع دارد و نیز تدبیرات لازمه را به عمل آورده، نگذارند که به تراکمه که در خاک ایران هستند اسلحه برسد. کارگزاران سرحدی دولت علیه درباره اشخاصی که از طرف روسیه ماموریت منع خروج اسلحه از حدود ایران دارند، کمال مساعدت و همراهی را منظور خواهند داشت.
فصل هفتم
محض مراقبت اجرای شرایط این قرارداد و برای مواظبت حرکات و رفتار تراکمه مجاور ایران هستند. دولت روس حق خواهد داشت که به نقاط سرحد ایران مامور معین کند. مأمورین مزبور در مسائلی که راجع به حفظ انتظام و آسودگی صفحات مجاور متصرفات دولتین است واسطهٔ بین کارگزاران طرفین خواهند بود.
فضل هشتم
تمام تعهدات و شرایط مندرجهٔ عهد نامه جات و قرارنامه هایی که مابین طرفین منعقد شده است به قوهٔ خود باقی خواهد ماند.
فصل نهم
این قرارنامه که به دو نسخه نوشته شده و به امضاء و مهر وزرای مختار طرفین رسیده است، به تصویب و تصدیق اعلی حضرت شاهنشاه ایران و اعلی حضرت امپراتور روس خواهد رسید و تصدیق نامه جات در ظرف چهار ماه و حتی الامکان زودتر در تهران ما بین وزرای مختار طرفین مبادله خواهد شد.
در تهران - ۹ دسامبر ۱۸۸۱ - مطابق ۲۲ محرم ۱۲۹۹.
( امضاء ) زینوویف ( امضاء ) میرزا سعید خان
منبع: همشهری آنلاین
گلی، امین. تاریخ سیاسی و اجتماعی ترکمن ها. نشر علم، ۱۳۶۶، ص ۱۶۴
قرارداد آخال، گونه ای حاتم بخشی قجری مؤسسه تاریخ معاصر ایران
گلی، امین. تاریخ سیاسی و اجتماعی ترکمن ها
شمیم، علی اصغر. ایران در دوره سلطنت قاجار. تهران: علمی، ۱۳۷۱، صص
قرارداد گلداسمید
قرارداد گلداسمید، قراردادی است، که توسط فردریک جان گلدسمید طراحی و ناصرالدین شاه قاجار تأیید و تصویب شد. از این دو قرارداد، اولی در سال ۱۲۴۹ خورشیدی صورت گرفت که منجر به جدایی مکران و بلوچستان شد. این سرزمین ها از ایران به امپراتوری بریتانیا واگذار شد، که امروزه شامل ایالت های بلوچستان و خیبر پختونخوا پاکستان می شود. قرارداد دوم در ۱۲۵۱ خورشیدی صورت گرفت، که منجر به جدایی بخش هایی از سیستان، و واگذاری آن به افغانستان شد.
پیش زمینه
همزمان با به قدرت رسیدن دودمان قاجار در ایران، مجموعه تحولاتی در اروپا روی داد که منجر به افزایش توجه دولت های استعماری به ایران و تشدید رقابت های آن ها بر سر ایران شد. در اوایل دوران فتحعلی شاه، ایران به طور ناخواسته درگیر کشمکش های سه دولت فرانسه، روسیه و امپراتوری بریتانیا شد و این در حالی بود که آگاهی، امکانات و توان لازم را برای برخورد و رویارویی با آن نداشت. در نتیجه مواجهه با این دولت ها، زیان های بسیاری را به همراه داشت که از جمله آن می توان به قراردادهای ننگینی اشاره کرد که طی آن قسمت های وسیعی از شمال، شمال شرق، شرق و جنوب شرق کشورمان طی معاهداتی چون گلستان، ترکمانچای، آخال، پاریس و گلداسمیت از ایران جدا شد و به تبع آن مشکلات و مسائل بسیاری را به بار آورد.
جدایی مناطق شرق ایران
با شکست ناپلئون بناپارت از امپراتوری روسیه، بریتانیایی ها پس از بیست سال نفس راحتی از جانب حمله احتمالی فرانسه به هندوستان کشیدند و موانع سیاسی خود را در ارتباط با ایران تغییر داده و برای جلوگیری از حمله احتمالی روسیه به هندوستان درصدد برآمدند تا بخش هایی از شرق ایران را جدا کنند. هدف آن ها از این امر ایجاد منطقه امن و تحت نظارت خودشان در مرزهای هندوستان بود.
امپراتوری بریتانیا برای اجرای این سیاست ابتدا با انعقاد معاهده پاریس در سال ۱۲۳۵ خورشیدی، افغانستان را از ایران جدا کردند و سپس در سال ۱۲۴۹ خورشیدی طی کمیسیونی با شرکت نمایندگان دولت ایران، استان کلات و گلداسمیت، گلداسمیت را مأمور مرزبندی سرحدات بلوچستان کرد. گلداسمیت مرزهای بین دو کشور را از خلیج گواتر تا کوهک مشخص کرده و نقشه آن را به تصویب ناصرالدین شاه رساند که قسمتی از مرزهای امروزی ایران و پاکستان را تشکیل می دهد.
ناصرالدین شاه برای جلوگیری از مزاحمت های افغانستان در این منطقه مکرر از دولت امپراتوری بریتانیا تقاضا می کرد تا براساس معاهده پاریس و فصل ششم آن که؛ �دولت ایران در صورت اختلاف میان ایران و افغانستان، میانجیگری امپراتوری بریتانیا را بپذیرد� میانجیگری کند. اما دولت امپراتوری بریتانیا جواب می داد که سیستان را جزئی از خاک ایران نمی داند و بنابراین نمی تواند در این موضوع مداخله کند.
پس از آن که تکلیف مرزهای بلوچستان تعیین شد، دولت امپراتوری بریتانیا اعلام کرد که حاضر به قبول میانجی گری در مورد سیستان است و گلداسمیت به عنوان میانجی تعیین شد. به موجب نظری که گلداسمیت در سال ۱۲۵۰ خورشیدی داد، سیستان به دو قسمت، اصلی و خارجی تقسیم شد، سیستان اصلی از نیزار واقع در شمال آن ایالت تا ملک سیاه کوه یعنی ناحیه ای که در غرب رود هیرمند قرار دارد به ایران واگذار شد و سیستان خارجی یعنی ناحیه ای که در شرق هیرمند واقع است به افغانستان داده شد.
پس از خاتمه کار کمیسیون میانجیگری، دولت ایران نیروهایش را در کوهک مستقر کرد، زیرا پیشتر گلداسمیت مرزهای شرقی ایران را از خلیج گواتر تا کوهک و سپس از ملک سیاه کوه تا شمال سیستان تعیین کرد و بین این دو ناحیه بیابان به طول پانصد کیلومتر در جنوب سیستان، و نیز بیابان دیگر به نام دشت هشتادان وجود داشت که مورد اختلاف بود. این اقدام ایران مورد اعتراض امپراتوری بریتانیا قرار گرفت و اختلاف بین دو کشور بر سر کوهک و دشت هشتادان حدود بیست سال ادامه داشت تا این که در سال ۱۲۶۷ خورشیدی با کمک هنری دراموند ولف، وزیر مختار امپراتوری بریتانیا ( سفیر ) در تهران دولت امپراتوری بریتانیا با تشکیل کمیسیون میانجیگری دیگری موافقت کرد. این کمیسیون تحت ریاست ژنرال مک نیل امپراتوری بریتانیای تشکیل شد و طی آن طرحی که در سال ۱۲۶۹ خورشیدی مرز ایران و افغانستان را معین می کرد، با نصب ۳۹ علامت مرزی علامت گذاری شد و مثلثی به زیان ایران تشکیل داد که بخشی از جلگه هشتادان را برخلاف حقانیت و عدالت متعلق به افغانستان اعلام کرد.
اثرات
در پی این قرارداد نه تنها قسمت هایی از سیستان از ایران جدا شد بلکه در بحث حق آبه هیرمند و سهم ایران از این رود بی عدالتی هایی صورت گرفت و منطقه سیستان را که روزگاری جزء انبار غله ایران به حساب می آمد به منطقه ای خشک تبدیل کرد.
دولت های حاکم در افغانستان در ۵۰ سال اخیر با یاری شرکت های آمریکایی سدها و کانال هایی را بدون توجه به معاهدات بین طرفین روی رود هیرمند و شاخه های آن ساخته که می توان گفت حتی زیست بوم سیستان را دگرگون کرده اند. بطوریکه در ۵۰ سال اخیر ۵ تا ۶ خشکسالی شدید بر سیستان وارد شده که سخت ترین آنها در سال های ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۰ و ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۰ بوده اند. در این سال ها دریاچه هامون خشکیده و زیست و مراتع پیرامون با خطر جدی روبرو شده است. پیامد این خشکسالی ها مهاجرت و ترک خانه و کاهش شمار زیادی از جمعیت منطقه از سال ۱۳۵۰ بوده است.
منابع ها. https://www. hamshahrionline. ir/amp/725676/
https://rasekhoon. net/article/amp/show/115751/سایر - مقالات
https://www. ilna. ir/بخش - اقتصادی - 4/1240746 - از - حکمیت - گلداسمیت - تا - داستان - سه - رودخانه - استراتژیک - به - آب - در - برابر - نفت - رسیدیم