پیمان مسکو

پیشنهاد کاربران

عهدنامه مسکو؛ عهدنامه ای بود که در ۱۶ مارس ۱۹۲۱ میلادی میان روسیه بلشویکی به رهبری ولادیمیر لنین و مجلس کبیر ملی ترکیه* به رهبری مصطفی کمال آتاترک در مسکو بسته شد و درباره مالکیت مناطقی مانند قارص، اردهان و آرتوین، باطوم، قره باغ و نخجوان بود.
...
[مشاهده متن کامل]

از روزگار پتر یکم و طرح های توسعه طلبانه او، در هر نسلی بین تُرک ها و روس ها جنگی وجود داشته است؛ اما در لحظه ای از تاریخ که کمالیست ها و بلشویک ها هر دو مورد تهاجم غرب قرار داشتند، هردو به ناچار و با گام های محتاطانه، رو به یکدیگر آوردند. کمال آتاتورک از نخستین لحظه ورود به آناتولی به ایجاد تفاهمی با بلشویک ها اندیشیده بود؛ حتی اگر این تفاهم برای تهدید نیروهای متفق باشد. واکنش آنی روس ها نسبت به انقلاب تُرک ها مساعد بود. آن ها علناً آن را انقلابی به موازات انقلاب خود و پیشرفتی در جهان اسلام تلقی کرده بودند. روزنامه ایزوستیا آن را ( نخستین انقلاب شورایی در آسیا ) نامیده بود.
آناتولی از نظر استراتژیک برای بلشویک ها؛ که در آن زمان از جانب بازمانده های ارتش خودی موسوم به روس های سفید و نیز مداخله های نیروهای متفقین احساس خطر می کردند؛ دارای اهمیت ویژه ای بود. یک ترکیه انقلابی می توانست جناح بی حفاظ آن ها در قفقاز جنوبی را بپوشاند، منطقه ای که هم تُرک ها و هم روس ها در آن دارای منافعی بودند.
کمال آتاتورک پس از پایان گرفتن کار کنگره در سیواس، ترتیب مسافرت یک نماینده غیررسمی را به شوروی داده بود تا در آنجا در مورد امکان دریافت پول و اسلحه از بلشویک ها تحقیق کند. این نماینده خلیل پاشا* بود که قبلاً عضو حزب اتحاد و ترقی و عموی اسماعیل انور محسوب می شد؛ او توانست مایحتاج محدودی در روزهای نخستین سال ۱۹۲۰ میلادی به آناتولی برساند. اما عمل مهاجمانه انگلیس ها در بهار ۱۹۲۰ میلادی بود که نخستین کوشش های آشکار کمال آتاتورک برای نزدیکی به بلشویک ها را تسهیل کرد. تصرف قسطنطنیه، انتشار مفاد معاهده سور، و جنگی که پیامد آن بود، دریافت مایحتاج از روس ها را ضرورتی حیاتی بخشیده بود.
تأسیس مجلس کبیر ملی به کمال آتاتورک توانایی بخشید تا بتواند یک هیئت رسمی سیاسی را به مسکو بفرستد. سرپرستی این هیئت با وزیر خارجه کابینه مِلیون، یعنی بکر سامی* بود. او فرزند یک ژنرال روس بود که مورد غضب رژیم تزاری قرار گرفته و سال ها پیش به ترکیه مهاجرت کرده بود. کمال این اقدام را با فرستادن یادداشتی برای لنین تکمیل کرد و از او خواست تا بین دولت مِلیون و بلشویک ها روابط دیپلماتیک رسمی برقرار شود و در عین حال، انقلابیون تُرک در مبارزه خود علیه امپریالیسم مورد حمایت و کمک بلشویک ها قرار گیرند. متعاقب این جریان نامه ای از چیچرین* کمیسر روابط خارجه شوروی واصل شد که طی آن، شوروی میثاق ملی مِلیون تُرک را به رسمیت شناخته و این تصمیم مجلس کبیر ملی را که می گفت ( ما باید فعالیت خود و عملیات نظامی خودمان و شما علیه دولت های امپریالیستی را با هم هماهنگ سازیم ) ، مورد پذیرش قرار داده و در عین حال، با برقراری روابط رسمی دیپلماتیک و تبادل کنسول موافقت کرده بود. در ادامه چیچرین در ارتباط با منافع متقابلشان در مسائل ارضی، معتقد به انجام همه پرسی در مناطق مختلف تُرک و روس نشین بود و نیز پیشنهاد می کرد که شوروی در اختلاف بین تُرک ها و ارمنی ها و نیز اختلافات ارضی بین تُرک ها و ایرانی ها میانجیگری کند. کمال که با این پیشنهادها موافقت داشت متقابلاً خواستار انجام معامله ای شد که براساس آن دولت مِلیون ادعاهای ارضی شوروی نسبت به جمهوری سوسیالیستی شوروی آذربایجان را به رسمیت می شناخت، در مقابل روس ها دست تُرک ها را در حمله به ارمنستان باز می گذاشتند. در پایان نیز کمال خواستار ( پول و اسلحه به منظور بازسازی نیروهای خود برای مبارزه مشترکی که داشتند ) شده بود.

پیمان مسکو
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/پیمان_مسکو_(۱۹۲۱)

بپرس