پیل محمود. [ ل ِ م َ مو ] ( اِخ ) نام پیل ابرهه که بر او سوار شده بخانه خدا بتاخت. نام پیلی که سلطان ابرهه بر آن سوار شد و برای هدم کعبه رفت. ( آنندراج ) : با پشه ای آنچنان کند جود کافزون کندش ز پیل محمود.
نظامی.
پیل محمود. [ ل ِ م َ مو ] ( اِخ ) پیلانی که سلطان محمود از فتح هندوستان بغزنین برده بود و همین شهرت دارد. ( آنندراج ): زر پیلبار از تو مقصور نیست که پیل تو چون پیل محمود نیست.
نظامی.
فرهنگ فارسی
پیلانی که سلطان محمود از فتح هندوستان به غزنین برده بود