پیل فکن. [ ف ِ ک َ ] ( نف مرکب ) که فیل افکند. که فیل را تواند برتافتن از نیرومندی. که با پیل برآیدو او را پست کند از بس زورمندی و قدرت : شیربچه گر بزخم مور اجل رفت پیل فکن شیر مرغزار بماناد.خاقانی.