پیغن

لغت نامه دهخدا

پیغن. [ پ َ / پ ِ غ َ ] ( اِ ) سداب. فیجن. پیگن. سداب را گویند و آن گیاهی باشد دوائی مانند پودنه و خوردن آن دفع قوت باه و مباشرت کند و معرب آن فیجن است. ( برهان ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) سداب

فرهنگ عمید

= سداب

پیشنهاد کاربران

بپرس