این چنین بزم از همه شاهان کرا اندر خورست
نامه شاهان بخوان و کتب پیشینیان بیار.
فرخی.
برجای پیشینیان راه نمایان خویش به استقلال نشست. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 312 ).ز نامه های کهن نام کهنگان برخوان
یکی جریده پیشینیان بپیش آور.
ناصرخسرو.
کعب الاحبار معاویه را بدین گونه آگاه کرد که بکتابهای پیشینیان نوشته است که... ( قصص الانبیاء ص 152 ). و گفت بنگرید که پیشینیان فساد کردند، عاقبت کارایشان چگونه بود. ( قصص الانبیاء ص 94 ).ای ز فلک بیش بس و ز تو فلک دیده آنک
دهر ز پیشینیان صد یک آن دیده نیست.
خاقانی.
ز باغی که پیشینیان کاشتندپس آیندگان میوه برداشتند.
نظامی.
نیکبختان بحکایت و امثال پیشینیان پند گیرند از آن پیشتر که پسینیان بواقعه ایشان مثل زنند. ( گلستان ). پیشینیان چه کردند و برفتند. ( مجالس سعدی ).ملوک ار نکونامی اندوختند
ز پیشینیان سیرت آموختند.
سعدی.
رجوع به اوائل شود.