پیشینه تناسخ

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عقیده به انتقال روح مجرد یا جزئی مادّی از یک فرد به جسم دیگر در تاریخ بشر سابقه دیرینه دارد و حضور آن را از اساطیر تا حکایات عامیانه و از کتب دینی تا ادبیات و شعر و علوم نظری می توان سراغ کرد.
جدا از این که اعتقاد به تناسخ در میان اقوام گوناگون، علل و انگیزه های متفاوتی دارد، می توان از زمینه های روانی این اعتقاد برای تبیین قدمت آن بهره برد. از جمله این زمینه ها درک شباهت نسل ها بدون داشتن علم وراثت است که در میان اقوام بدوی مشاهده می شود، همچنین میل به جاودانگی و غلبه بر مرگ نزد کسانی که هویت را در حضور دنیوی می دانند که این امر را بخصوص در فرقه هایی که در پی جبران مرگ رهبر خود هستند مشاهده می کنیم، نیاز به دیدن پاداش و کیفر اعمال در دنیا، و توجیه تفاوت های نوع زندگی انسانها و شرور و مصائب زندگی انسان و حیوانات.

اعتقاد به تناسخ در میان مسلمانان
مسلمانان خود به قدمت این عقیده وقوف داشته اند. تناسخ از طریق منابع متعددی در سرزمین های اسلامی شناخته شده است که هند و یونان از مهمترین شان بوده اند.

تناسخ در میان هندوان
در آیین های مختلف هندی، از جمله آیین بودا، صورت هایی از اعتقاد به تناسخ از دیرباز رایج بوده است. سخن ابوریحان بیرونی که تناسخ را در مقایسه با یوم السبت یهودیان و تثلیث مسیحیان و شهادت بر توحید مسلمانان، نشانه و مشخصه هندوان می خواند، حاکی از شناخت مسلمانان از این امر است.

یونانیان و تناسخ
...

پیشنهاد کاربران

در زمینه شرح و توضیح پدیده جاودانه بودن زندگی نه تنها باور به حلول روان یا تناسخ از دیدگاه هندوان و مصریان باستان ( دو نوع تناسخ کاملا مختلف ) و آمد و رفت یکباره روان بین عالم ایده ها یا ماوراء طبیعت و
...
[مشاهده متن کامل]
عالم محسوسات یا طبیعت از دیدگاه افلاطون و چرخه متافیزیک در یک جهان قدیمی و غیر حادث و باز و بیکران از دیدگاه ارسطو باطل و اشتباه و اعتباری و اوهامی می باشند بلکه باور به قبض یا جدایی روح بطور موقت بهنگام خواب و بطور دائم بهنگام فرا رسیدن لحظه اجل مرگ و صعود و معراج آن به عالم برزخ از دیدگاه ادیان توحیدی ابراهیمی ( در ادیان یهودیت و مسیحیت هیچ خبر روشنی از عالم برزخ در دست نمی باشد ) و پریدن جان از قفس به اصطلاح تنگ خاکی و پرواز آن از جهان فانی به جهان باقی و پیوستن آن در آنجا به جان جانان از دیدگاه ادیبان و شاعران و عارفان پارسی و فارسی زبان، هم بدون استثناء باطل و اعتباری و اوهامی و تهی از حقیقت می باشند. لذا پدیده جاودانه بودن زندگی باید دوباره از نو شرح و توضیح داده شود و این بار به روش و زبان علمی طوریکه دیگر اوهامات و ابهامات و اعتبارات و خرافات نتوانند وارد میدان شوند و عرض اندام نمایند. و آنهم از طریق زنجیره تولد و مرگ انسان در بطن و بستر و در طول تسلسل تولد و مرگ محتوای کیهان از طریق چرخه یا گردش وقوع مه بانگ های هفتگانه و متوالی بر اثر نوسانات متوالی باز و بسته شدن یا انبساط و انقباض محتوای کیهان یا جهان و آنهم نه تنها در این جهان بلکه در محتوای هرکدام از جهان های متناهی و موازی و مساوی و بیشمار بطور یکسان و برابر. سوال اینکه چرا هرکدام از حلقه های فراوان زنجیره وقوع مه بانگ های متوالی بین مبداء و معاد هفت حلقه ای می باشند؟ اگر این حقیر پاسخ این سوال را بیان نکنم، انسان تا پایان انقراض کامل روی کره زمین و یا در منطومه شمسی و یا در گوشه ناچیزی از کهکشان راه شیری، هرگز به پاسخ این سوال دست نخواهد یافت. این عالم واقعی و عینی و شهودی تا رسیدن به معاد همیشه در قدم های هشتم یعنی پس از وقوع مه بانگ هشتم در نوع خاص و ویژه خویش در یک مرتبه و با یک درجه تکاملی برتر نسبت به مراتب و درجات تکاملی قبلی یا پیشین از نو به ظهور و پیدایش و کثرت می رسد و عمر کیهانی خودرا بهمراه اجزاء طی می کند. با فاکتور 8n . ان یا n برابر با سری اعداد صحیح و طبیعی از یک تا یک مقدار نهایی. این حقیر در یک متن دیگر در همین زمینه اشتباها از فاکتور ۲ بتوان n استفاده کرده ام که مربوط به سری ریاضی اجداد می باشد از من ( یا هر فرد انسانی دیگر ) بسوی گذشته و در این فاکتور n از 0 شروع می شود تا یک حد نهایی. بابت اشتباه پوزش می طلبم.

بپرس