پیشگانی

فارسی به عربی

مهنة

پیشنهاد کاربران

پِیشَکان و پیشکانی یکی اند.
پیشکان زدن و پیشکانی کردن: مسابقه دادن.
پیشکانی کردن: همپیشی کردن: همدیگر را پیش کردن.
پِیشَکایی:پِیشَکی: از پیش.
پول را پِیشَکایی بده: پول را پِیشَکی بده: پول را از پیش یا قبلا بده.
...
[مشاهده متن کامل]

این واژگان در کشور افغانستان رواج دارند، از ایران و تاجیکستان آگاهی ندارم مگر تاویل مصدر مسابقه، سبق است.
ساختن مصادر:
۱ - سبق؟
۲ - تسبیق؟
۳ - تسبق؟
۴ - إسباق و مسابقه. ( یکی اند مگر معنی اسباق در این واژه نامه نیست ) .
باز بخیر همگی اینها را دینیک: ( علمی ) درست می کنم.
ما یک واژه داریم ( پیش برابر قبل ) پس باید از پیشوند ( فر، بر و فرا ) با دگر مصدر ساخته شوند. مانند : ( فرشدن و فرکردن یا فراشدن و فرا کردن ) همینگونه به پیش بسوی رزمگاه.

پیشه گانی: همپیشه گی: هم مسلکی.
پِیْشْگانی: پِیشَکانی: همپیشی: مسابقه.
پیشکانی کردن: مسابقه دادن.
پیشکانی زدن: مسابقه دادن.
گان: هم
گان: پسوند مشترک.
هم: پیشوند مشترک.
در پیشگانی حرف ی در پشت گان پیوسته می شود مگر در همپیشی در پشت پیش پیوسته می شود.

بپرس