در دنباله ی داوشِ خود مبنی بر اینکه می توان در زبان از پیشوندهای جابجاپذیر بهره بُرد بی آنکه دوکارواژه هم معنا باشند، بسنده می کند که کارواژه ی زیر را از زبان آلمانی در نگریم:
her. vor. gehen: برآمدن، ناشی شدن، بدست آمدن
... [مشاهده متن کامل]
vor. her. gehen:پیش رفتن، پیش از چیزی بودن، مقدم بودن
پس قاعده جابجایی پیشوندها کاری شدنی است.
her. vor. gehen: برآمدن، ناشی شدن، بدست آمدن
... [مشاهده متن کامل]
vor. her. gehen:پیش رفتن، پیش از چیزی بودن، مقدم بودن
پس قاعده جابجایی پیشوندها کاری شدنی است.
افزایشِ شمارِ پیشوندها از افزایشِ شمارِ کارواژه ها ( =فعل ها ) ارزشمندتر و مایه وری بیشتری دارند:
چرا؟
بیانگارید که در زبانی 5 کارواژه داریم و 1 پیشوندکارواژه؛بدین روی ما توانایی ساخت 10 کارواژه را داریم: 5 کارواژه بی پیشوند و 5 کارواژه با پیشوند = 10 کارواژه
... [مشاهده متن کامل]
1 - اگر یک کارواژه به این زبان بیافزاییم، آنگاه ما 6 کارواژه و 1 پیشوند خواهیم داشت؛ در این زبانِ اُستَنیده ( =گسترش یافته ) ما توانایی ساخت 12 کارواژه را خواهیم داشت:6 کارواژه بی پیشوند و 6 کارواژه با پیشوند.
2 - اگر به زبانِ نخست ما یک پیشوند بیافزاییم، آنگاه ما 5 کارواژه و 2 پیشوندِ کارواژه خواهیم داشت.
در این زبانِ اُستَنیده ( گسترش یافته ) ما توانایی ساخت چند کارواژه را خواهیم داشت:
5 کارواژه بی پیشوند و 5 کارواژه با پیشوند یکم و 5 کارواژه با پیشوند دوم=تا اینجا 15 کارواژه که از حالت پیشین ( 12 تایی ) بیشتر است.
ولی ما می توانیم در این زبان با دو پیشوند، پیشوند یا عملگر نویی را بسازیم ( بمانند اَندَر، برهم، در هم و. . ) که بی از ( بدون ) درنظر گرفتن ویژگی جابجایی پیشوندها، ما 5 کارواژه ی دیگر نیز می توانیم بیافزاییم. ( تا اینجا 20 تا )
در صورتی که زبانِ مورد نظر دارای ویژگی جابجایی پیشوندها باشد که در این صورت ویژگی جابجایی، پیشوند یا عملگر نویی را به زبان می افزاید. این ویژگی بسته ( منوط ) به این است که با جابجایی پیشوندها و بکاربستن آنها پشت کارواژه ها چم های ( معناهای ) یکسانی را به کارواژه های ساخته شده، انتقال ندهد.
یعنی برای نمونه بتوان از دو پیشوند داده شده ( اَن ) و ( دَر ) هم ( اَندَر ) و هم ( دَر اَن ) ساخت:
برای نمونه: اَندَرجامیدن یا دَرانجامیدن. ( که در صورت پذیرفتن جابجایی، ما توانایی ساخت 25 کارواژه را خواهیم داشت ) . شاید در زبانِ زاستار ( طبیعی ) پذیرفتن این قاعده سخت باشد، ولی ناشدنی نیست، افزون بر اینکه این گونه زبان با صرفه جویی بیشتر در شمارواژگان، بازدهی بیشتری خواهد داشت.
حتی بی از ( بدون ) درنظر گرفتن قاعده ی دو پیشوندی و قاعده ی جابجایی نیز ما توانایی ساخت کارواژه های بیشتری خواهیم داشت؛نیاز به یادآوری است که در زبانی با شمار کارواژه های بیشتر، این ناهمسانی به صورت فزاینده ( تصاعدی ) بالا خواهد رفت.
گمان من این است که پیشوندهای پُشت کارواژه همان کارایی را دارند که عملگر ( operator ) ها در دانش مزداهیک دارند.
چرا؟
بیانگارید که در زبانی 5 کارواژه داریم و 1 پیشوندکارواژه؛بدین روی ما توانایی ساخت 10 کارواژه را داریم: 5 کارواژه بی پیشوند و 5 کارواژه با پیشوند = 10 کارواژه
... [مشاهده متن کامل]
1 - اگر یک کارواژه به این زبان بیافزاییم، آنگاه ما 6 کارواژه و 1 پیشوند خواهیم داشت؛ در این زبانِ اُستَنیده ( =گسترش یافته ) ما توانایی ساخت 12 کارواژه را خواهیم داشت:6 کارواژه بی پیشوند و 6 کارواژه با پیشوند.
2 - اگر به زبانِ نخست ما یک پیشوند بیافزاییم، آنگاه ما 5 کارواژه و 2 پیشوندِ کارواژه خواهیم داشت.
در این زبانِ اُستَنیده ( گسترش یافته ) ما توانایی ساخت چند کارواژه را خواهیم داشت:
5 کارواژه بی پیشوند و 5 کارواژه با پیشوند یکم و 5 کارواژه با پیشوند دوم=تا اینجا 15 کارواژه که از حالت پیشین ( 12 تایی ) بیشتر است.
ولی ما می توانیم در این زبان با دو پیشوند، پیشوند یا عملگر نویی را بسازیم ( بمانند اَندَر، برهم، در هم و. . ) که بی از ( بدون ) درنظر گرفتن ویژگی جابجایی پیشوندها، ما 5 کارواژه ی دیگر نیز می توانیم بیافزاییم. ( تا اینجا 20 تا )
در صورتی که زبانِ مورد نظر دارای ویژگی جابجایی پیشوندها باشد که در این صورت ویژگی جابجایی، پیشوند یا عملگر نویی را به زبان می افزاید. این ویژگی بسته ( منوط ) به این است که با جابجایی پیشوندها و بکاربستن آنها پشت کارواژه ها چم های ( معناهای ) یکسانی را به کارواژه های ساخته شده، انتقال ندهد.
یعنی برای نمونه بتوان از دو پیشوند داده شده ( اَن ) و ( دَر ) هم ( اَندَر ) و هم ( دَر اَن ) ساخت:
برای نمونه: اَندَرجامیدن یا دَرانجامیدن. ( که در صورت پذیرفتن جابجایی، ما توانایی ساخت 25 کارواژه را خواهیم داشت ) . شاید در زبانِ زاستار ( طبیعی ) پذیرفتن این قاعده سخت باشد، ولی ناشدنی نیست، افزون بر اینکه این گونه زبان با صرفه جویی بیشتر در شمارواژگان، بازدهی بیشتری خواهد داشت.
حتی بی از ( بدون ) درنظر گرفتن قاعده ی دو پیشوندی و قاعده ی جابجایی نیز ما توانایی ساخت کارواژه های بیشتری خواهیم داشت؛نیاز به یادآوری است که در زبانی با شمار کارواژه های بیشتر، این ناهمسانی به صورت فزاینده ( تصاعدی ) بالا خواهد رفت.
گمان من این است که پیشوندهای پُشت کارواژه همان کارایی را دارند که عملگر ( operator ) ها در دانش مزداهیک دارند.