پیشوند وی

پیشنهاد کاربران

این پیشوندِ فعلی در زبان پارسی نیاز به واکاوی دارد. نخست به دیدگاه هایِ تارنماهای گوناگون می پردازیم، سپس با نام بردن برخی کارواژه ( فعل ) ها به نابسندگیِ معنایِ این پیشوند در تارنماهای موجود پی می بریم و سرانجام برابرِ این پیشوند را در زبان آلمانی بررسی کرده و به شیوه ای بازگشتی ( Recursive ) به معنای این پیشوند در زبان پارسی پی می بریم و بدین روی بسندگیِ معناییِ آن اُستانده ( اثبات ) می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

دیدگاه تارنماهای موجود:
1 - پیشوند ( ( وی ) ) در برخی از کارواژه ها در زبان پارسی به پیشوند ( ( گُ ) ) ترادیسیده شده است:
مانند:ویزاردن/گُزاردن، ویداختن/گُداختن، ویزیدن/گُزیدن و. . .
در تارنمای ویکی پدیای پارسی ( ( پیشوند ) ) ، پیشوند ( ( گُ ) ) را به معنای ( ( سوا کردن و جدا کردن ) ) دانسته است که در برخی از واژگان با پیشوندی ( ( وی ) ) یا ( ( گُ ) ) درست باشد ولی در برخی دیگر نه و یک معنای نابسنده است: برای نمونه درباره واژه گُزیدن، ویساندن ( =جدا کردن ) ، ویسیستَن ( شکستن ) که همان گُسَستَن هست، ویشادن ( گُشادن ) درست می باشد ولی آیا درباره واژه ویزوستن ( =جُستن، پژوهیدن ) ، ویستردن یا گُستردن، ویراژیدن ( =مرتب کردن، آماده کردن ) ، ویزاستن ( =آسیب رساندن، گزاییدن، گزند زدن ) ، ویزاردن ( توضیح دادن، گُزاردن ) ، ویچیردن، ویسودن ( آسودن ) و ویراستن بدین معناست؟ به گمان من خیر. پس نابسندگی معنایی تا اینجای کار دیده می شود.
2 - در ویکی پدیا ( ( فعل ها در پارسی میانه ) ) ، در باره یِ پیشوندِ ( ( وی ) ) چنین نوشته است که این پیشوند بارِ وارونه یا منفی ساز به فعل می دهد:آیا این نیز همه ی کارواژه های دارای پسوند ( ( وی ) ) را در برمی گیرد؟در باره واژگانی همچون ویستردن ( وی/سِتُردَن=زدودن، حذف کردن ) ، ویسودن ( آ ( پیشوند منفی ساز ) /سودن بمانند آکَندن ) و. . . درست می باشد ولی آیا برای واژگانی همچون ویداختن، ویزوستن و. . . نیز بدین معناست؟به گمان من خیر. واین نابسندگیِ این معنا ( یعنی بار وارونه ساز یا منفی ساز ) را نشان می دهد. به روشنی دریافته می شود که هر دو معنای ( جداکنندگی و وارونه سازی ) نابسندگیِ معناییِ این پیشوند را نشان می دهد.
3 - کارواژه ویزوستن که به معنای پژوهیدن، جستجو کردن، بررسی کردن وآزمودن است.
وی/زوستن
زوستن همان جُستن در زبان پارسی است که با suchen آلمانی ( زوخِن:به معنای دنبال چیزی بودن، کاویدن، جستجو کردن، گشتن ) از یک ریشه می باشد.
ویزوستن با besuchen آلمانی ( بِزوخِن:به معنای دیدار کردن، دیدن، حضور یافتن ) می باشد و همچنین نیاز به یادآوری است که be در زبان آلمانی بیشتر متعدی ساز است، برای نمونه گزاره هایی که با suchen می آیند معمولا با حرف اضافه یِ nach ( به، به دنبالِ ) می آید ولی besuchen با کُنیک ( =مفعول ) همراه هست.
در ویکی واژه درباره دلالت پیشوند be چنین آمده است:
Inseparable verbal prefix that signifies working on something or change of state.
Inseparable verbal prefix that signifies touching the object.
Inseparable verbal prefix that signifies discussing or mentioning the object.
آ ) پیشوند جدایی ناپذیر فعلی که بر کار روی چیزی یا دگرگونیِ حالتی دلالت می کند.
ب ) پیشوند جدایی ناپذیر فعلی که به لمس کردنِ چیزی اشاره دارد.
پ ) پیشوند جدایی ناپذیر فعلی که به بحث یا ذکرِ برآخته ای ( =چیزی ) اشاره دارد.
گمان من این است که دلالت های پیشوند ( be ) به گونه ای بازگشتی در کارواژه هایی با پیشوند ( ( وی ) ) در زبانِ پارسیِ میانه می تواند بکار بسته شود.
برای نمونه واژه ویداختن یا گُداختن با فِتادِ ( =موردِ ) آ دارای نزدیکی معنایی است. ویزاردن ( توضیح دادن، تفسیر کردن ) یا ویچیردن با فتادِ پ دارای نزدیکی معنایی است. همچنین ویزوستن هم با آ و هم با پ. یا واژه ویراستن ( که وی در اینجا وارونه ساز نیز می باشد ) با فتادِ آ.
وی در پارسی و be در آلمانی پیشوندهای جدایی ناپذیر هستند.
پس پیشوند ( ( وی ) ) ، افزون بر نقشِ وارونه سازی و جدا سازی، چنانچه فتادهای ( آ ، ب، پ ) را نیز دربر بگیرد، به بسندگیِ معنایی می رسد.
( ( یک نکته: من زبان شناس نیستم و این تنها یک دیدگاه شخصی می باشد ) ) .

بپرس