پیشوایی

/piSvAyi/

مترادف پیشوایی: تسلط، حکومت، رهبری، ریاست، زعامت، سروری، فرماندهی، فرمانروایی، قیادت

معنی انگلیسی:
leadership, imamate, leading

فرهنگ فارسی

عمل پیشوا امامت قیادت رهبری : پس در روزگار پادشاهان این خاندان ... برانم از پیشواییها و قضاها و شغلها که ویرا ( بوصادق تبانی را ) فرمودند... . یا پیشوایی فرستادگان . پیشواز رفتن پذیره شدن .

فرهنگ عمید

سرکردگی، رهبری.

مترادف ها

hegemony (اسم)
برتری، تفوق، استیلاء، تسلط، پیشوایی، اولویت

headship (اسم)
برتری، تفوق، رهبری، بزرگی، ریاست، پیشوایی

فارسی به عربی

هیمنة

پیشنهاد کاربران

پیشوایی
زعامت. . . رهبری. . . . . فرماندهی. . . .
زمامداری

بپرس