پیشدادیان و کیانیان

پیشنهاد کاربران

پیشدادیان؛ پیش + دات یا داد ( = نخستین آفریده، نخستین قانونگزار ) ، نخستین ایتادی ( = سلسله ) شاهان ایران؛ که از پراپ prãp ( = کتاب ) های فرهنگ واژه های پهلوی گردآوری از دکتر بهرام فره وشی، فرهنگ واژه های اوستایی از احسان بهرامی، کیانیان نوشته ی کریستین سن، فرهنگ فارسی معین، شاهنامه ی فردوسی و . . . گرفته و چینش و ویرایش گردیده است؛ پس از پیشدادیان، کیانیان و سپس ایلامیان، مادها و هخامنشیان بوده اند؛ ولی چون هیچ نشانه ای مانند پول، سنگنوشته و . . . در کاوش های باستان شناسی از پیشدادیان تا کنون به دست نیامده و از سوی دیگر در نوشته های رِتانیک retãnik ( = تاریخی ) مانند پراپ های رِتان نویسان یونانی چون هرودوت، کتزیاس و . . . چیزی در باره ی پیشدادیان نوشته نشده و نیز در برخی پراپ ها مانند شاهنامه سرگذشت پیشدادیان افسانه وار آمده، مانند رفتن هوشنگ به جنگ دیو سیاه یا روییدن دو مار بر شانه های زهاک ( نادرست: ضحاک ) و اینکه پادشاهی وی هزار سال بود و مانند اینها، از این رو پیشدادیان افسانه شمرده شده و در باره ی کیانیان هم برخی آن را افسانه و برخی رِتان ( = تاریخ ) می دانند؛ از این رو، رِتان ایران باستان با ایلامیان آغاز شده است؛ ولی نمی توان پیشدادیان و کیانیان را هم یکسر افسانه دانست. شاید در کاوش های آینده نشانه هایی از آنان یافت شود و روشن گردد که چیزهایی مانند دیو سیاه و سپید و اژدها نمادهای بدی و زشتی ها بوده اند و یا واژه ی هزار سال برای زندگی کسی چون زهاک گویای بسیاری و فشار سختی های آن خودکامه ی خونریز بر مردم بوده است. امروزه نیز کسی که زمانی مانند یک سال یا دو سال یا بیش تر را در سختی می گذراند، می گوید هر سالش یا هر روزش هزار سال بر من گذشت. به هر رو اگر در آینده نشانه های باستان شناسی از پیشدادیان و کیانیان یافت شود که نوشته های در باره ی آنان، بخشی از رِتان ایران باستان خواهد بود و اگر نشود، افسانه هایی است که بخش از فرهنگ کهن این سرزمین را می رساند و بر ماست که در پاسداری و بازآفرینی آنها کوشا باشیم. نام هایی که در زیر می آید، پراکنده در نوشته های گوناگون آمده و گیج کننده است. ما کوشیدیم تا آنها را به گونه ای دسته بندی کنیم که برای همگان گویا باشد. در زیر، نام ها با گویش پهلوی، اوستایی و پارسی دری آمده است. دوستدار فرهنگ ایران و ایرانیان: SAYOGINE@YAHOO. COM
...
[مشاهده متن کامل]

پیشدادیان
1ـ گَیومَرت، گَیوک مَرت= gayu - mart, gayuk - mar - t کیومرث، نخستین آفریده، آدم ( اوستایی: گَیهِ مَرَثنو= gayehe - maraşnu گَی= جان، زندگی+ مرثنو= میرا، مردنی، فانی )
ــ سیامَک= s - ( e ) - yãma - k سیامک، دارای سه جام ( اوستایی: سْیامَک syãmak ) ( پسر کیومرث )
ــ فْرَواک= fra - vãk پند، اندرز، رهنمود، نصیحت ( اوستایی: فْرَواکَ fra - vãka ) ( پسر سیامک )
ــ فْرَواکِن= fra - vãk - en فرواکین، پر از پند، سرشار از رهنمود ( دختر سیامک )
ــ تاج= tãj تاز ( پسر سیامک ) گویند که عرب ها از نوادگان تاج هستند؛ از این رو به آنان تازی گفته شده است.
2ـ هُشَنگ، هُشیَنگ=ho - ŝang, ho - ŝyang هوشنگ، خانه ی خوب ( پسر سیامک ) ( اوستایی: هَئُشْینگْهَ: hao - ŝyangh خانه ی خوب؛ زیرا در نوشته های ایران باستان آمده که هوشنگ نخستین کسی بود که روی زمین خانه ساخت و به مردم خانه سازی آموخت ) وی چهل سال پادشاهی کرد. از سنگ آهن، آهن گرفت، آتش پدید آورد و جشن سده بنیان نهاد. از چرم و پوست جانوران پوشاک ساخت.
3ـ تَخمورَپ، تَخموریت، تَهمورَپ، ویوَنگهَن، ویوَنگهان، اوروپَن= taxm - u - rap, taxm - u - rit, tahm - u - rap, vivanghan, vivanghãn, ur - u - pan دلاور تازنده، تهمورس، تهمورث ( اوستایی: تَخمارِت taxm - ã - ret= با دلاوری تاختن؛ ویوَنگهَنَ vivanghana= درخشان، تابان ) ( پسر هوشنگ )
ــ سْپیتور= spit - ur ( اوستایی: سْپیتی یورَ spit - i - yura= بره ی سپید ) ( پسر تهمورس )
ــ دَفْر گاو= dafr - gãv دارنده ی گاو سیاه ( پسر سْپیتی یورَ )
ــ ییم= yim جفت، ( اوستایی: ییمَ yima ) جَم ( پسر دَفْر گاو )
ــ وَن فروشْن اَسپیان=van - fruŝn - asp - y - ãn دارنده ی اسب های جوان پرورشی ( وَن= جوان، تازه + فروشْن از اوستایی: ثْروش şruŝ= پرورشی + اسپ= اسب + ان ) ( پسر ییم )
ــ وَنَفرَغِشْن= vana - fra - qeŝn ( = وَن فروشْن اَسپیان ) دشمن شکن ( اوستایی: وِرِثرَغنَ vereşraqna= دشمن شکن ) ( پسر وَن فْروشْن اَسپیان )
ــ رَمَک تُرائَسپیان= ram - ak - torã - asp - y - ãn دارنده ی اسبان نیرومند ( رَمَ= رمه، گله + تُرا از اوستایی: تورَ tura= نیرومند + اسپیان= اسب ها ) ( پسر وَن فْروشْن اَسپیان )
ــ گَفرگاو یا گَفر/گِفَر تُرائَسپیان/ نِوَک گاو=gafr - gãv, gafr/gefar - torã - asp - y - ãn, nevak - gãv دارنده ی گاو یا اسب های نیرومند خاکستری ( پسر رَمَک تُرائَسپیان )
ــ سْپت تُرائَسپیان= spet - torã - asp - y - ãn دارنده ی اسب های سپید نیرومند ( پسر گفَر تُرائَسپیان )
ــ سیاک تُرائَسپیان= syãk - torã - asp - y - ãn دارنده ی اسب های سیاه نیرومند ( سیاک= سیاه؛ پهلوی ) ( پسر سْپیت تُرائَسپیان )
ــ بُرتُرائَسپیان= bor - torã - asp - y - ãn دارنده ی اسب های نیرومند به رنگ بور ( پسر سیاک تُرائَسپیان )
ــ سُک تُرائَسپیان= sok - torã - asp - y - ãn دارنده ی اسب های نیرومند و سودمند ( سُک= سود؛ اوستایی: سَئُکَ saoka ) ( پسر بُرتُرائَسپیان )
ــ پورتُرائَسپیان= pur - torã - asp - y - ãn دارنده ی اسب های نیرومند بسیار ( پور= پر، بسیار؛ اوستایی: پوئورو puuru ) ( پسر سُک تُرائَسپیان )
ــ نَرسَهی= narsahi نَرسَه ( اوستایی: نَئیرْیوسَنگهَ= naïryu - sangh الف ـ نام آتشی است ب ـ نام ایزدی است پ ـ آتشی که در دل شاهان و فرمانروایان است و آنها را در پیشبرد کارهای شان یاری می دهد، روحیه چ ـ نام فرشته ای که پیک اهورامزداست ) ( پسر تهمورس و برادر جمشید )
ــ جمک، ییمک= jamak, yimak جمه، جفتی، خواهر دوقلوی جمشید ( دختر تهمورس )
4ـ جَمشِت، ییم، ییمشِت، هْوَرِدَرِسَ= jam - ŝet, yim, yimŝet, hvare - daresa جمشید، برکت ( اوس . . .