لغت نامه دهخدا
پیشتاب. ( اِ )پیشتو. صورتی از کلمه پیستوله . رجوع به پیستوله شود. طپانچه. آلتی آتشی کوچک. رولور یا رولوه لوله بلند. تپانچه. قسمی شش لول.
فرهنگ فارسی
( صفت ) آنکه از پیش تابد پیش تابنده .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید