پیشانی سودن. [ دَ ] ( مص مرکب ) سر بر خاک نهادن. || تعظیم کردن. سجده کردن : براه او نخستین گام ما را سجده پیش آمد تو ای حسرت قدم میزن که ما سودیم پیشانی.
میرزا بیدل.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱- سر بر خاک نهادن . ۲- تعظیم کردن سجده کردن : نمیدانم که باد پیک صبحی از کجا آمد که پیشش سبزه و گل بر زمین سودند پیشانی ? ( وحشی )