پیشامدکردن


معنی انگلیسی:
happen

مترادف ها

happen (فعل)
رخ دادن، شدن، صورت گرفتن، روی دادن، اتفاق افتادن، واقع شدن، تصادفا برخورد کردن، پیشامدکردن، ناگهان رخ دادن، رخ دادن، اتفاق افتادن

فارسی به عربی

احدث

پیشنهاد کاربران

بپرس