لغت نامه دهخدا
پیش فروش. [ ف ُ ] ( نف مرکب ) که پیش فروشد. که قبل از موعد مقرر و تهیه شدن جنس بها ستاند. || ( اِمص مرکب ) مال یا غله را قبل از مهیا شدن و حاضر بودن فروختن. فروش قبل از بدست آمدن جنس. بها ستدن پیش از تحویل مال یا غله. پیش فروشی.
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
پسخور . پیشخور.
پس فروش. پیش فروش. پس خر . پیش خر.
[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
Pre - Sale
فروش یک ارز دیجیتال، قبل از عرضه عمومی، به سرمایه گذاران خاص.
فروش یک ارز دیجیتال، قبل از عرضه عمومی، به سرمایه گذاران خاص.