انقلاب ۱۳۵۷ ایران یک انقلاب عوام گرایانه، ملی گرایانه و اسلامی شیعی بود که یک نظام پادشاهی مشروطه را با یک تئوکراسی مبتنی بر ولایت فقیه جایگزین کرد.
علل انقلاب، یعنی این که چرا محمدرضا شاه پهلوی سقوط کرد و چرا با جمهوری اسلامی جایگزین شد، از جمله موضوعات بحث در خصوص تاریخ ایران هستند. انقلاب تا حدی واکنشی محافظه کارانه به تلاش های غرب گرایانه و سکولاریزاسیون شاهِ مورد حمایت غرب، و واکنش نه چندان محافظه کارانه به بی عدالتی اجتماعی و ناتوانی های این حکومت بود. بسیاری از ایرانیان شاه را مدیون –اگر نه یک عروسک خیمه شب بازی– به یک قدرت غیر مسلمان غربی ( ایالات متحده آمریکا ) می پنداشتند؛ که فرهنگش داشت فرهنگ ایران را آلوده می کرد. ؛ همچنین دچار ناتوانی کارکردی بود –یک برنامهٔ اقتصادی بیش از حد جاه طلبانه را دنبال می کرد که تنگناها و کمبودهای اقتصادی و تورم را به همراه می آورد.
... [مشاهده متن کامل]
روحانیون شیعه ( یا علما ) بر اکثریت ایرانیان، که دارای گرایش مذهبی، سنتی و مخالف هر گونه فرایند غربی سازی بودند، اثرگذاری قابل توجهی داشته اند. روحانیون قدرت خود به عنوان یک نیروی قوی سیاسی را اول بار با مخالفت با شاه وقت ایران در نهضت تنباکوی ۱۸۹۱، که موفق شد امتیازی مبنی بر انحصار خرید و فروش تنباکو در ایران را که شاه به یک شرکت بریتانیایی اعطا کرده بود، لغو کند، نشان دادند. از نظر برخی، این رخداد نشان داد که علمای شیعه «یکی از خطوط دفاعی ایران» در برابر استعمار بودند.
دودمانی که انقلاب آن را برانداخت – دودمان پهلوی – به خاطر یکه سالاری اش، تمرکزش بر مدرن سازی و غرب گرایی و نیز بی توجهیش به مفاد مذهبی و دموکراتیک قانون اساسی مشروطه شهره بود.
رضاشاه ، ژنرال ارتش، که از سوی مورخان معاصر پدر بنیانگذار ایران مدرن تلقی می شود، قوانین اسلامی را با
قوانین غربی جایگزین کرد، و البسه سنتی اسلامی، تفکیک جنسیتی وحجاب زنان را ممنوع کرد. زنانی که در برابر ممنوعیت حجاب علنی مقاومت کردند چادربه زور از سرشان برداشته و پاره شد. در سال ۱۹۳۵ شورش شیعیان در حرم امام رضا در مشهد به دستور او سرکوب، چند ده نفر کشته و صدها نفر مجروح شدند، که رابطه بین شاه و شیعیان در ایران را گسست.


علل انقلاب، یعنی این که چرا محمدرضا شاه پهلوی سقوط کرد و چرا با جمهوری اسلامی جایگزین شد، از جمله موضوعات بحث در خصوص تاریخ ایران هستند. انقلاب تا حدی واکنشی محافظه کارانه به تلاش های غرب گرایانه و سکولاریزاسیون شاهِ مورد حمایت غرب، و واکنش نه چندان محافظه کارانه به بی عدالتی اجتماعی و ناتوانی های این حکومت بود. بسیاری از ایرانیان شاه را مدیون –اگر نه یک عروسک خیمه شب بازی– به یک قدرت غیر مسلمان غربی ( ایالات متحده آمریکا ) می پنداشتند؛ که فرهنگش داشت فرهنگ ایران را آلوده می کرد. ؛ همچنین دچار ناتوانی کارکردی بود –یک برنامهٔ اقتصادی بیش از حد جاه طلبانه را دنبال می کرد که تنگناها و کمبودهای اقتصادی و تورم را به همراه می آورد.
... [مشاهده متن کامل]
روحانیون شیعه ( یا علما ) بر اکثریت ایرانیان، که دارای گرایش مذهبی، سنتی و مخالف هر گونه فرایند غربی سازی بودند، اثرگذاری قابل توجهی داشته اند. روحانیون قدرت خود به عنوان یک نیروی قوی سیاسی را اول بار با مخالفت با شاه وقت ایران در نهضت تنباکوی ۱۸۹۱، که موفق شد امتیازی مبنی بر انحصار خرید و فروش تنباکو در ایران را که شاه به یک شرکت بریتانیایی اعطا کرده بود، لغو کند، نشان دادند. از نظر برخی، این رخداد نشان داد که علمای شیعه «یکی از خطوط دفاعی ایران» در برابر استعمار بودند.
دودمانی که انقلاب آن را برانداخت – دودمان پهلوی – به خاطر یکه سالاری اش، تمرکزش بر مدرن سازی و غرب گرایی و نیز بی توجهیش به مفاد مذهبی و دموکراتیک قانون اساسی مشروطه شهره بود.
رضاشاه ، ژنرال ارتش، که از سوی مورخان معاصر پدر بنیانگذار ایران مدرن تلقی می شود، قوانین اسلامی را با
قوانین غربی جایگزین کرد، و البسه سنتی اسلامی، تفکیک جنسیتی وحجاب زنان را ممنوع کرد. زنانی که در برابر ممنوعیت حجاب علنی مقاومت کردند چادربه زور از سرشان برداشته و پاره شد. در سال ۱۹۳۵ شورش شیعیان در حرم امام رضا در مشهد به دستور او سرکوب، چند ده نفر کشته و صدها نفر مجروح شدند، که رابطه بین شاه و شیعیان در ایران را گسست.

