پیش حصار

لغت نامه دهخدا

پیش حصار. [ ح ِ ] ( اِخ ) دهی جزء بخش مرکزی شهرستان فومن. واقع در 3 هزارگزی باختر فومن. کنار راه فرعی فومن به ماسوله. جلگه ، معتدل ، مرطوب ، دارای 208 تن سکنه. آب آنجا از چشمه پیشه حصار و رودخانه ماسوله. محصول آنجا برنج و توتون سیگار و جالیز کاری و شغل اهالی زراعت و زغال فروشی. و راه آن اتومبیل رو است و 3 باب دکان دارد. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

فرهنگ فارسی

دهی جزئ بخش مرکزی شهرستان فومن

پیشنهاد کاربران

پیشحار در زمان قدیم پیش آگاته نام داشت یعنی جلو گرفتن که پیشحصار هم همان نام را دارا میباشد یعنی جلوی حصار جلوی مرز و یا جلو رفتن جلو طر
پیشحصار در زمان قدیم پش آگاته نام داشت کهبه فارسی پیش آگاته یعنی جلو گرفتن چرا جلو گرفتن چون در مرکز روستهای مخطف قرار گرفته بود و بیشتر روستهای کشت و تا ماسال دزدان که قارت کران اگر از مال و احشام مردم
...
[مشاهده متن کامل]
سرقت میکردن راهی جز راه پیشحصار که همان پش آگته قدیم نداشت در نتیجه تو این محل می توانستند جلوی قارتگران را بگیرند به خاطر پش آگته نام داشت که بعدان به پیش حصار یهنی باز همان جلو گرفتن و حصار گذاشتن جلو نام گذاری کردن رحیم حسن زاده نی نواز ماسوله گیلان

بپرس