دیکشنری
مترجم
بپرس
پیش جنگی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
پیش جنگی. [ ج َ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی پیش جنگ. عمل پیش جنگ. پیش جنگ بودن.
فرهنگ فارسی
کیفیت و حالت عمل پیش جنگ
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها