پیسونل

لغت نامه دهخدا

پیسونل. [ پ ِ س ُ ن ِ ] ( اِخ ) نام منشی اول سفارت فرانسه در استانبول بسال 1740 م. وی بعدها کنسول ازمیر شد و به این مناسبت آناطولی را گشت و برخی از آثار عتیقه را کشف نمود و سیاحت نامه ای محتوی بر حقایقی بسیار درباره این سرزمین نگاشت. ( قاموس الاعلام ترکی ).

پیسونل. [ پ ِ س ُ ن ِ] ( اِخ ) پسر پیسونل کنسول فرانسه در ازمیر. وی جانشین پدر گردید و درباره اقوام و طوایف ساکن سواحل دانوب و دریای سیاه کتابی محتوی بر تحقیقاتی عمیق نگاشت. ( قاموس الاعلام ترکی ).

پیشنهاد کاربران