لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. نوعی خط کش منحنی.
۳. نوعی اسلحۀ گرم کمری.
دانشنامه عمومی
پیستوله وسیله ای مورد استفاده در رسم فنی است. مدل های آن در قدیم از چوب و فلز ساخته می شدند؛ ولی امروزه اکثراً پلاستیکی هستند. پیستوله در شکل، اندازه و مدل های مختلف وجود دارد.

این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

wiki: پیستوله
دانشنامه آزاد فارسی
پیستولِه
(یا: پیشتو؛ پیستله) نوعی سلاحِ دستی گرم. تپانچه ای لوله بلند که افسران دورۀ صفویه به همراه داشتند. قنداق آن کوچک و لولۀ آن بلند و سبک بود. نام آن احتمالاً برگرفته از نام شهر پیستویای ایتالیا است که این سلاح نخستین بار در آن جا ساخته شد یا از واژۀ پرتغالی یا اسپانیاییِ پیستولا گرفته شده است. پیستوله های چخماقی بسیاری از دورۀ صفویه به جا مانده است.
(یا: پیشتو؛ پیستله) نوعی سلاحِ دستی گرم. تپانچه ای لوله بلند که افسران دورۀ صفویه به همراه داشتند. قنداق آن کوچک و لولۀ آن بلند و سبک بود. نام آن احتمالاً برگرفته از نام شهر پیستویای ایتالیا است که این سلاح نخستین بار در آن جا ساخته شد یا از واژۀ پرتغالی یا اسپانیاییِ پیستولا گرفته شده است. پیستوله های چخماقی بسیاری از دورۀ صفویه به جا مانده است.
wikijoo: پیستوله
پیشنهاد کاربران
افشانه رنگ. . .
پیستوله= وسیله ایست, که برای سهولت کار به جای� فرچه� اتومبیل یا خانه ویاهرچیزی که لازم به رنگ امیزی بودرنگ می پاشند. .
و پیستله=یک نوع سلاح کمری است. .
پیستوله= وسیله ایست, که برای سهولت کار به جای� فرچه� اتومبیل یا خانه ویاهرچیزی که لازم به رنگ امیزی بودرنگ می پاشند. .
و پیستله=یک نوع سلاح کمری است. .
پیستوله
پیشتاب : پیش - تاب
تاب : تابیدن و تاباندن = پَرتاپ شدن ، پرتاب کردن
در واژه پَرتاب : پَر - تاب به دوردست انداختن یا شِلّیدن یا شِلّاندن یا شلیک کردن
پیشتاب : پیش - تاب
تاب : تابیدن و تاباندن = پَرتاپ شدن ، پرتاب کردن
در واژه پَرتاب : پَر - تاب به دوردست انداختن یا شِلّیدن یا شِلّاندن یا شلیک کردن