پیس کردن

لغت نامه دهخدا

پیس کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) خلنگ کردن. دورنگ و ابلق ساختن. || ابراص. ( تاج المصادر بیهقی ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) دو رنگ کردن ابلق ساختن خلنگ کردن .

پیشنهاد کاربران

بپرس