پیس شدن

لغت نامه دهخدا

پیس شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) دورنگ شدن. ابلق گشتن. خلنگ گردیدن. || به بیماری برص مبتلی گشتن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- دو رنگ شدن ابلق گشتن خلنگ گردیدن.۲- به بیماری برص مبتلا شدن .

پیشنهاد کاربران

بپرس