پیس اندام

لغت نامه دهخدا

پیس اندام. [ اَ ] ( ص مرکب ) ابرص. ( منتهی الارب ). || مبروص. دارای پیسی. که اندامی مبتلی به برص دارد.

فرهنگ فارسی

( صفت ) دارای پیسی مبتلابه برص مبروص .

فرهنگ عمید

مبتلا به مرض پیسی، کسی که اندامش لکه های سفید از مرض پیسی دارد.

پیشنهاد کاربران

بپرس