پیزوری ؛ به لحاظ مفهوم نهفته شده در ساختمان این کلمه از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات مرتبط با مفهوم کلمه ی push به معنی فشار دادن و هل دادن می باشد .
در زبان انگلیسی متضاد کلمه ی push به معنی هُل دادن و فشار دادن کلمه ی pull و pullift به معنی به سمت خود کشیدن و کشش می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
روند تغییر ریخت و ایجاد کلمه ی پیزور در قانون قلب ها و منقلب شدن حروف به سمت حروف دیگر جهت ایجاد کلمات در موقعیت های کاربردی مختلف بدینصورت قابل تبیین است ؛
( پیزور ، پیسور ، پسر ، پاسار ، پاشار ، پیشور ، پوشر ، بوشر ، بوشهر ، فیشور ، فشردن ، فشار ، افشار ، افسار ، ابزار ، بازار ، بزرگ و. . . )
در تمام کلمات ذکر شده ی فوق مفهوم نیروی پوش کننده و پیشران در ابعاد کاربردی مختلف وجود دارد.
در واقع تمام کلمات ذکر شده شاخه و انشعابی از کلمه ی پارس و فارس به معنی دارای انرژی و توان می باشد.
از کلمه ی فارس و پارس کلمات بسیار زیادی در دایره و پهنه ی واژگان و دریای لغات با مفهوم مشترک نیرو و توان ایجاد شده است.
مثل ؛ ( پرستار پرستش پریز پرایس پاریس اپریزال پرایز پرزیدنت فریرز فرانسه رفرنس فِرنِس سیراف سفره سفر سِپَر اسپورت ساپورت اسپرم اسپرسو فُرجه فُرجینگ بروشور پُرسش پُرشه پرشیا پرشین فَرَج فَجر انفجار تفرج جیرفت پرنسس آپارات آپارتمان پُرس فُرس پروفسور پرافیت فرانسه پیروز بروز مبارزه بروس بروسلی برازجان بُرزو برزگر بذر ابزار برزن برزنت برزیل فرض فرصت پسر پاسارگاد پاشار بشر و فراوان از این دست کلمات. )
افسار ؛ مهار کردن و کنترل نیرویی که دارای فشار است.
کلمه ی پیزوری یعنی فشار دیده شده و استفاده شده و به کار خورده می باشد.
همچنین در یک موقعیت کاربردی دیگر به افراد پیر و مسن که سن و سالی از آنها گذشته باشد و تحت فشار دوران و زندگانی ناتوان شده باشند پیزوری گفته می شود.
چراغ پیزوری در قدیم الایام به چراغ نفتی هایی گفته می شد که دارای مخزن ذخیره ی نفت بودند و با اهرم ایجاد فشاری که با تلمبه زدن دستی از طریق آن اهرم یک هوای فشرده شده روی سطح نفت در داخل مخزن برای تزریق سوخت به محل نازل سوخت و محل ایجاد شعله انجام می شد تا یک شعله ی قوی و دمنده ایجاد شود.
همچنین در تکنولوژی های روز جهان، اصطلاح پیزور الکترونیک، تکنولوژی می باشد که برای ایجاد نیروی برق از طریق نیروی فشاری که از راه رفتن عابران پیاده در پیاده رو ها ایجاد می شود الکتریسیته و برق تولید می کنند.
در زبان انگلیسی متضاد کلمه ی push به معنی هُل دادن و فشار دادن کلمه ی pull و pullift به معنی به سمت خود کشیدن و کشش می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
روند تغییر ریخت و ایجاد کلمه ی پیزور در قانون قلب ها و منقلب شدن حروف به سمت حروف دیگر جهت ایجاد کلمات در موقعیت های کاربردی مختلف بدینصورت قابل تبیین است ؛
( پیزور ، پیسور ، پسر ، پاسار ، پاشار ، پیشور ، پوشر ، بوشر ، بوشهر ، فیشور ، فشردن ، فشار ، افشار ، افسار ، ابزار ، بازار ، بزرگ و. . . )
در تمام کلمات ذکر شده ی فوق مفهوم نیروی پوش کننده و پیشران در ابعاد کاربردی مختلف وجود دارد.
در واقع تمام کلمات ذکر شده شاخه و انشعابی از کلمه ی پارس و فارس به معنی دارای انرژی و توان می باشد.
از کلمه ی فارس و پارس کلمات بسیار زیادی در دایره و پهنه ی واژگان و دریای لغات با مفهوم مشترک نیرو و توان ایجاد شده است.
مثل ؛ ( پرستار پرستش پریز پرایس پاریس اپریزال پرایز پرزیدنت فریرز فرانسه رفرنس فِرنِس سیراف سفره سفر سِپَر اسپورت ساپورت اسپرم اسپرسو فُرجه فُرجینگ بروشور پُرسش پُرشه پرشیا پرشین فَرَج فَجر انفجار تفرج جیرفت پرنسس آپارات آپارتمان پُرس فُرس پروفسور پرافیت فرانسه پیروز بروز مبارزه بروس بروسلی برازجان بُرزو برزگر بذر ابزار برزن برزنت برزیل فرض فرصت پسر پاسارگاد پاشار بشر و فراوان از این دست کلمات. )
افسار ؛ مهار کردن و کنترل نیرویی که دارای فشار است.
کلمه ی پیزوری یعنی فشار دیده شده و استفاده شده و به کار خورده می باشد.
همچنین در یک موقعیت کاربردی دیگر به افراد پیر و مسن که سن و سالی از آنها گذشته باشد و تحت فشار دوران و زندگانی ناتوان شده باشند پیزوری گفته می شود.
چراغ پیزوری در قدیم الایام به چراغ نفتی هایی گفته می شد که دارای مخزن ذخیره ی نفت بودند و با اهرم ایجاد فشاری که با تلمبه زدن دستی از طریق آن اهرم یک هوای فشرده شده روی سطح نفت در داخل مخزن برای تزریق سوخت به محل نازل سوخت و محل ایجاد شعله انجام می شد تا یک شعله ی قوی و دمنده ایجاد شود.
همچنین در تکنولوژی های روز جهان، اصطلاح پیزور الکترونیک، تکنولوژی می باشد که برای ایجاد نیروی برق از طریق نیروی فشاری که از راه رفتن عابران پیاده در پیاده رو ها ایجاد می شود الکتریسیته و برق تولید می کنند.
پیزور در حقیت نام گیاهی هست که به شکل بوته در میاد و البته چون بی مصرف و هرز و بدرد نخوره، بنابراین به آدمای بی مصرف درپیته مذخرف، میگن پیزوری
یعنی بی مصرف وناچیز به درد نخور
پیزوری همون آدمایی هستن که بی مصرف هستن
و درپیتن
و درپیتن
پیزوری یک معنی دیگش یعنی عوضی
به آدم یا چیزی میگن که الکی بزرگش کردن
یعنی خیلی بی مصرف وذلیل بدردنخور
ینی درپیتی
پیزوری به معنی ضعیف و ناتوان
آدم پیزوری یعنی آدم ضعیف و کم جون
آدم پیزوری یعنی آدم ضعیف و کم جون
آدم به درد نخور
پیزوری یعنی ناچیز و بی ارزش
پیزوری به معنی تا چیز و کمه
اما توی زمان قدیم وقتی یه نوع چراغی رو روشن میکردم و دیگه جوانی نداشت و درحال خواموش شدن بود بهش میگفتن پیزوری شده!
اما توی زمان قدیم وقتی یه نوع چراغی رو روشن میکردم و دیگه جوانی نداشت و درحال خواموش شدن بود بهش میگفتن پیزوری شده!
اطلاعات همتون در حد صفر پیزوری: در گذشته چراغ های روشنایی پی سوز بود در اواخر سوختن پی که دیگه نور کم میشد و جونی نداشت میگفتن پی زوری شده
به ادماهی گفته میشه که خیلی زپرتی و بدرد نخور هستن
پیزوری یعنی خیلی هایی که الان ادعای ریاست میکنن
پیزوری
پیزوری اصطلاحابه آدم بی فایده و زپرتی گفته میشه
آنایاندم
پیزور نام گیاهی است که در مناطق باتلاقی رشد میکند که بسیار محکم بوده و در گذشته برای بستن دسته های گیاهان از ان استفاده میشده.
پیزوری به معنی انسان ضعیف یا بی فایده در میان مردم اصفهان و نواحی اطراف استفاده میشود
پیزوری به معنی انسان ضعیف یا بی فایده در میان مردم اصفهان و نواحی اطراف استفاده میشود
پیزوری ( پیزُری! ) - زپرتی!، دَرِپیت!
پیزور به علف های زرد و خشکیده ای گویند که برای پر کردن پالان الاغ ها به کار می رفته و همچنین پوشال های نازکی بوده که بین چیزهای شکستنی جای می دادند تا نشکند!
آدم پیزوری هم به آدمی می گویند که زار و نزار و مثل علف خشکیده باشد.
ضرب المثل ( ترپند ) : "پیزور تو پالان کسی کردن" یعنی کسی را الکی باد و بزرگ و گُنده کردن یا دنده دادن به کسی!
پیزور به علف های زرد و خشکیده ای گویند که برای پر کردن پالان الاغ ها به کار می رفته و همچنین پوشال های نازکی بوده که بین چیزهای شکستنی جای می دادند تا نشکند!
آدم پیزوری هم به آدمی می گویند که زار و نزار و مثل علف خشکیده باشد.
ضرب المثل ( ترپند ) : "پیزور تو پالان کسی کردن" یعنی کسی را الکی باد و بزرگ و گُنده کردن یا دنده دادن به کسی!
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)