پیرپرور. [ پی پ َ رْ وَ ] ( نف مرکب ) پرورنده پیر. خردمند کامل : پیرپرور دایه لطف تو است آن کو نکردهیچ دانا را ز طفلی تا بپیری شیر باز.سوزنی.|| ( ن مف مرکب ) پرورده پیر. مربای پیر. پرورش یافته پیر.