پیروزه ایوان. [ زَ / زِ اَ / اِ ] ( اِ مرکب ) ایوانی از پیروزه. ایوانی برنگ پیروزه. مجازاً، آسمان : ز عمر اینجهانی هر که حق خویش بشناسدبرون باید شدنش از زیر این پیروزه ایوانها.ناصرخسرو.چو ز ایوان مینای پیروزه هوربکند آنهمه مهره های بلور.اسدی ( گرشاسب نامه ).
( اسم ) ۱- ایوانی برنگ پیروزه . ۲- آسمان : ز عمراین جهانی هر که حق خویش بشناسد برون باید شدنش از زیر این پیروزه ایوانها.( ناصرخسرو )