پیروز گشت

لغت نامه دهخدا

پیروزگشت. [ گ َ ] ( مص مرکب مرخم ) گشتی مظفرانه. با گشتنی بپیروزی قرین. دارای گردشی قرین فتح و ظفر :
بهر جا که روی آری از کوه و دشت
بهی بادت از چرخ پیروزگشت.
نظامی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) پیروز گردنده فیروز گرد : بهر جا که روی آری از کوه و دشت بهی بادت از چرخ پیروز گشت . ( نظامی )

پیشنهاد کاربران

بپرس