پیروز کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) اِفازه. ( زوزنی ). مظفر ساختن. فیروزی دادن. غالب گردانیدن. فاتح ساختن : مرا گر جهاندار پیروز کردشب تیره بر بخت من روز کرد.فردوسی.شبان سیه تیره مان روز کردکه مان بر همه کام پیروز کرد.فردوسی.مرا گر جهاندار پیروز کردشب تیره بر بخت من روز کرد.فردوسی.
( مصدر ) مظفر ساختن غالب گردانیدن فاتح ساختن : مرا گر جهاندار پیروز کرد شب تیره بر بخت من روز کرد. ( فردوسی )