پیروز سوم ( به پارسی میانه: 𐭯𐭩𐭫𐭥𐭰؛ نویسه گردانی به انگلیسی: pērōz؛ نویسه گردانی به فارسی: پیروئوزَت؛ به چینی: 卑路斯؛ پین یین: Bēilùsī ) شاهزاده ساسانی، فرزند یزدگرد سوم واپسین شاهنشاه ساسانی بود.
یزدگرد سوم سی و پنجمین و آخرین پادشاه ساسانی بود. با مرگ او در سال ۶۵۲ میلادی، سلسلهٔ ساسانی پس از ۴۱۶ سال، در ایران منقرض گردید. مسعودی فرزندان یزدگرد سوم را چنین می شمارد، دو پسر بنام های بهرام ( وهرام ) و پیروز، و سه دختر ادرگ و شهربانو و مرد آوند.
... [مشاهده متن کامل]
بنابر برخی روایات شیعه، شهربانو به عقد حسین بن علی، نوهٔ محمد، درآمد و مادر سجاد است. شیعیان به این ترتیب فرزندان و نوادگان حسین بن علی را وارث خورنه یا فره ایزدی شاهنشاهان ایران باستان محسوب داشتند.
مرتضی مطهری و سید جعفر شهیدی در صحت داستان ازدواج حسین پسر علی با شهربانو تردید کرده و این روایات را رد کرده اند
پیروز به خواست پدرش یزدگرد سوم شاه ایران، برای جلب کمک نظامی تایزونگ، امپراتور چین از دودمان تانگ، از طریق کوه های پامیر ( تاجیکستان امروز ) به چانگ آن پایتخت آن زمان چین رفته بود که در آن زمان بزرگ ترین شهر جهان بشمار می آمد. چین که در شمال شرقی فرارود ( مرز امروز چین باتاجیکستان و افغانستان ) با امپراتوری ایران همسایه بود، همواره با ایرانیان مناسبات حسنه داشت.
بعد از جنگ صفین، هنگامی که علی مشغول شورشهای خوارج در عراق و فارس بود، مردمان مناطق جبال، فارس و کرمان در سال ۳۹ هجری/۶۵۹ میلادی از دادن مالیات سرباز زده و شروع به شورش کردند که روز به روز شدت می یافت و مردم این مناطق مأمورین جمع آوری مالیات را از شهرهای خود بیرون راندند. زیاد بن ابیه برای سرکوب شورشها فرستاده شد و توانست شورش مردم اصطخر را سرکوب کرده و فارس و کرمان را آرام کند. علی همچنین نیرویی کمکی به نیشابور فرستاد تا شورش آنجا را نیز آرام کند.
به نوشته کرون، پیروز سوم فرزند یزدگرد سوم موفق شد به عنوان شاه ایران در محلی که منابع چینی آن را جی لینگ نامیده اند مستقر شود که جی لینگ احتمالاً زرنج یا زرنگ در سیستان بوده است. به تلاش پیروز در منابع اسلامی در هنگامی که از شورش زرنج، بلخ، بوشنج، و خراسان در هنگام جنگ های داخلی مسلمانان در زمان خلافت علی نوشته اند، اشاره شده است. در این منابع، ذکری از نام پیروز سوم نشده است، اما نوشته اند که هنگامی که خٌلید بن کعث، فرماندار جدید منصوب شده توسط علی برای خراسان، به نیشابور رسید. شنید که فرمانداران خراسانی شاه ساسانی ( عمال الکسری ) از کابل به خراسان آمده اند و خراسان شورش نموده است. کرون، می نویسد که در سال ۳۰ هجری/ ۶۵۰ یا ۳۱ هجری قمری/ ۶۵۱ میلادی ( دوران خلافت عثمان ) عبدلله ابن عامر، فرماندار بصره پس از فتح شهر جور عازم استخر شد تا این شهر را دوباره فتح کند. او قصد کرد تا به عنوان تنبیه، جان تمام ساکنان شهر را بستانند. او به قولی چهل هزار نفر و بقولی دیگر یکصد هزار نفر و به عبارتی بسیاری را کشت. او بیشتر اشراف و اسواران نجیب زاده را نیز نابود نمود. تمام اینها مانع نشد که مردم استخر دوباره در زمان خلافت علی قیام نکنند.
یزدگرد سوم سی و پنجمین و آخرین پادشاه ساسانی بود. با مرگ او در سال ۶۵۲ میلادی، سلسلهٔ ساسانی پس از ۴۱۶ سال، در ایران منقرض گردید. مسعودی فرزندان یزدگرد سوم را چنین می شمارد، دو پسر بنام های بهرام ( وهرام ) و پیروز، و سه دختر ادرگ و شهربانو و مرد آوند.
... [مشاهده متن کامل]
بنابر برخی روایات شیعه، شهربانو به عقد حسین بن علی، نوهٔ محمد، درآمد و مادر سجاد است. شیعیان به این ترتیب فرزندان و نوادگان حسین بن علی را وارث خورنه یا فره ایزدی شاهنشاهان ایران باستان محسوب داشتند.
مرتضی مطهری و سید جعفر شهیدی در صحت داستان ازدواج حسین پسر علی با شهربانو تردید کرده و این روایات را رد کرده اند
پیروز به خواست پدرش یزدگرد سوم شاه ایران، برای جلب کمک نظامی تایزونگ، امپراتور چین از دودمان تانگ، از طریق کوه های پامیر ( تاجیکستان امروز ) به چانگ آن پایتخت آن زمان چین رفته بود که در آن زمان بزرگ ترین شهر جهان بشمار می آمد. چین که در شمال شرقی فرارود ( مرز امروز چین باتاجیکستان و افغانستان ) با امپراتوری ایران همسایه بود، همواره با ایرانیان مناسبات حسنه داشت.
بعد از جنگ صفین، هنگامی که علی مشغول شورشهای خوارج در عراق و فارس بود، مردمان مناطق جبال، فارس و کرمان در سال ۳۹ هجری/۶۵۹ میلادی از دادن مالیات سرباز زده و شروع به شورش کردند که روز به روز شدت می یافت و مردم این مناطق مأمورین جمع آوری مالیات را از شهرهای خود بیرون راندند. زیاد بن ابیه برای سرکوب شورشها فرستاده شد و توانست شورش مردم اصطخر را سرکوب کرده و فارس و کرمان را آرام کند. علی همچنین نیرویی کمکی به نیشابور فرستاد تا شورش آنجا را نیز آرام کند.
به نوشته کرون، پیروز سوم فرزند یزدگرد سوم موفق شد به عنوان شاه ایران در محلی که منابع چینی آن را جی لینگ نامیده اند مستقر شود که جی لینگ احتمالاً زرنج یا زرنگ در سیستان بوده است. به تلاش پیروز در منابع اسلامی در هنگامی که از شورش زرنج، بلخ، بوشنج، و خراسان در هنگام جنگ های داخلی مسلمانان در زمان خلافت علی نوشته اند، اشاره شده است. در این منابع، ذکری از نام پیروز سوم نشده است، اما نوشته اند که هنگامی که خٌلید بن کعث، فرماندار جدید منصوب شده توسط علی برای خراسان، به نیشابور رسید. شنید که فرمانداران خراسانی شاه ساسانی ( عمال الکسری ) از کابل به خراسان آمده اند و خراسان شورش نموده است. کرون، می نویسد که در سال ۳۰ هجری/ ۶۵۰ یا ۳۱ هجری قمری/ ۶۵۱ میلادی ( دوران خلافت عثمان ) عبدلله ابن عامر، فرماندار بصره پس از فتح شهر جور عازم استخر شد تا این شهر را دوباره فتح کند. او قصد کرد تا به عنوان تنبیه، جان تمام ساکنان شهر را بستانند. او به قولی چهل هزار نفر و بقولی دیگر یکصد هزار نفر و به عبارتی بسیاری را کشت. او بیشتر اشراف و اسواران نجیب زاده را نیز نابود نمود. تمام اینها مانع نشد که مردم استخر دوباره در زمان خلافت علی قیام نکنند.