پیرایه کردن. [ را ی َ / ی ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بزیور آراستن. بزیب و زیور کردن. تحلی. ( دهار ) : تو خود بکمال و لطف آراسته ای پیرایه مکن عرق مزن عود مسوز.سعدی.
( مصدر ) بزیور آراستنزیب و زیور کردن : تو خود بکمال لفط آراسته ای پیرایه مکن عرق مزن عود مسوز. ( سعدی )