پیرایشگر

لغت نامه دهخدا

پیرایشگر. [ را ی ِ گ َ ] ( ص مرکب ) پیراینده. که پیراید. که زینت دهد. || حلاق. || دباغ. رجوع به پیراستن شود.

فرهنگ فارسی

پیرایش کننده، پیراینده
( صفت ) ۱- آنکه پیرایش کند پیراینده . ۲- سلمانی حلاق . ۳- دباغ .

فرهنگ معین

(یِ گَ ) (ص . ) ۱ - سلمانی . ۲ - دباغ .

فرهنگ عمید

۱. پیراینده، پیرایش کننده.
۲. دباغ.
۳. سلمانی.

واژه نامه بختیاریکا

بَندوَن؛ پیرا؛ تاشا

مترادف ها

trimmer (اسم)
تادیب کننده، زینت دهنده، صاف کننده، دستکاری کننده، پیرایشگر

پیشنهاد کاربران

بپرس