پیراهش

لغت نامه دهخدا

پیراهش. [ هَِ ] ( اِمص )پیرایش. پیراستن و زینت دادن. ( برهان ) :
به پیراهش نامه خسروی
کهن سرو را بازدادم نوی.
نظامی.
|| مطلق دباغت کردن پوست.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- پیرایش زینت دادن : به پیراهش نام. خسروی کهن سرو را باز دادم نوی . ( نظامی ) ۲- دباغت پوست .
پیرایش پیراستن و زینت دادن

فرهنگ عمید

= پیرایش

پیشنهاد کاربران

بپرس