پیرامید

لغت نامه دهخدا

پیرامید. ( فرانسوی ، اِ ) هرم. || ( اِخ ) از این کلمه بصورت جمع اهرام مصر مرادست. رجوع به اهرام شود.

فرهنگ فارسی

هرم، بشکل مخروط، بنای بزرگی که بشکل هرم باشد
هرم بزبان فرانسه

فرهنگ عمید

= هرم

دانشنامه آزاد فارسی

پیشنهاد کاربران

در رشته ی ژیمناستیک هم پیرامید به معنای آرایش صحنه با بدن یکدیگر و خلق شکل های قابل تحسین ک اساس آن تعادل است میشه
piramid به معنای هرم و مخروطی شکل بودن است. . اخیرا در بسته بندی دمنوش ها، آنها را به شکل مخروطی و هرمی بسته بندی می نمایند و به اصطلاح دمنوش را بصورت پیرامید بگ عرضه می کنند. . دمنوش هرمی کیسه ای piramid bag
هرم مخروطی شکل
بنام خدا
با سلام ، کلمه فوق شامل دو اصطلاح هست که از روی املای انها در طب تشخیص داده میشود.
piramid که در اصطلاح Extera piramidal استفاده میشود به معنی هرم هست و در کل عارضه خارج هرمی در مصرف داروها یا سندرم محرومیت از نارکوتیک یا مخدردر افراد Addect ایجاد و علایم بسیار زجر دهنده خود را دارد. ولی پیرامید دوم به شکل pyramid هست که به معنی دمای بالای بدن یا تب میباشد. پیرامیدبسته به املای کلمه دو معنی دارد اگر بعد از حرف p حرف i باشد یعنی هرم ولی اگر به جای i از حرفy استفاده شود به معنی دما ، حرارت ، اتش هست و در طب معنی خاص خود را دارد که ثبت شده است در تلفظ یکی ولی در نگارش به لاتین دو پیرامید داریم. مثلادر عبارت clipto pyromania که به معنی جنون اتش افروزی میباشد حرف y بعد از p به معنی اتش هست. منبع روانپزشکی کاپلان سادوک.
...
[مشاهده متن کامل]

برج

بپرس