پیراسته گشتن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- مزین شدن بکاستن مقابل آراسته گشتن . ۲- مزین شدن ( مطلقا ) زینت یافتن آراسته گشتن . ۳- زدوده شدن ( از غم ) : ز خوبی آن کودک و خواسته دل او زغم گشته پیراسته . ( شا لغ : پیراسته )

پیشنهاد کاربران

بپرس