پیر پادشاه

لغت نامه دهخدا

پیرپادشاه. [ دْ /دَ / دِ ] ( اِخ ) ابن لقمان پادشاه بن طغاتیمور ( 790-810 هَ. ق. ). امیرتیمور گورکانی پس از فوت لقمان پادشاه حکومت استرآباد را به وی تفویض کرد. ( حبیب السیرچ خیام ج 3 ص 442 ). و نیز رجوع به پیرک پادشاه شود.

پیرپادشاه. [ دْ / دَ / دِ ] ( اِخ ) نام مردی که فضل اﷲبن ابومحمد استرآبادی مؤلف کتاب جاویدان کبیر، کتابی که درباره طائفه حروفیه و مربوط بقرن هشتم هجری است ،از وی در این کتاب نام میبرد و شاید با پیرپادشاه حاکم استرآباد مرتبط باشد. ( از سعدی تا جامی ص 398 ).

فرهنگ فارسی

نام مردی که فضل الله بن ابو محمد استر آبادی مولف کتاب جاویدان کبیر از وی در این کتاب نام می برد

پیشنهاد کاربران

بپرس