پیر منحنی نالان

لغت نامه دهخدا

پیر منحنی نالان. [ رِ م ُ ح َ ی ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سالخورده گوژپشت زاری کننده. || کنایه از چنگ خمیده است که نوازند :
آن پیر بین در انحنا، موی سرش سرخ از حنا
پیوسته از رنج و عنا نالنده جسم لاغرش.
( هدایت صاحب انجمن آرای ناصری ).

فرهنگ فارسی

سالخورده گوژپشت زاری کننده یا کنایه از چنگ خمیده است که نوازند

پیشنهاد کاربران

بپرس