پیتک

لغت نامه دهخدا

پیتک. [ ت َ ] ( اِ مصغر ) کرمی است که جامه های پشمی را بخورد و ضایع کند.( برهان ) ( جهانگیری ). پیت. بید. پیو. کرم پشم خوار.

پیتک. [ ت َ ] ( اِ ) پنجه دزدیده. خمسه مسترقه در تداول مردم مازندران. پنج روز اضافه بر دوازده ماه سی روزه سال که به آخر آبانماه افزوده میشد.

فرهنگ عمید

= بید۲

گویش مازنی

/pitek/ با احتیاط و بی سر و صدا روی پنجه راه رفتن - مه غلیظ که باعث محو شدن محیط گردد & خمسه مستسرقه – پنج روز آخر سال که درگاه شمار سنتی به تعداد روزهای سال می افزودند

پیشنهاد کاربران

بپرس