پیتو
گویش مازنی
پیشنهاد کاربران
در گویش محلی شهر فسا پیتو به معنی درد و رنج کشیدن
و ناراحتی و عذاب دیدن است.
و ناراحتی و عذاب دیدن است.
پیتو در گویش محلی شهر فسا به معنی درد و رنج کشیدن است
دردمند و آزرده بودن
دردمند و آزرده بودن
در زبان پارسی بازستان و یا اگر دقیق تر بگوییم پارسی اوستایی که زبان زرتشتی محسوب می شود، به غذا یا خوراک امروزی �پیتو� Pitu گفته می شد.
پیتو به دری آفتاب زمستان که در گوشه ای یا پای دیواری می تابد و کسانی جهت گرم خود آنجا جمع می شوند.
در گویش داوداباد اراک به ساقبند پا می گویند : پیتوبه یا پیتوه به پاشه
پیتو در ترکی. یعنی درسته. کامل.
به معنی غذا ( خوراک ) در پارسی میباشد
در ادبیات محلی تربت جام و تایباد، به معنای لمیدن و دراز کشیدن در زیر آفتاب گرم تابستان است. نوعی حمام آفتاب گرفتن است. پیتو کردن یعنی آفتاب گرفتن
در زبان محلی در رفسنجان به نوعی از پسته گفته میشود