پیتر سنگه ( انگلیسی: Peter Senge؛ زادهٔ ۱۹۴۷ ) یک دانشمند در زمینه علوم سامانه ها اهل ایالات متحده آمریکا است. پیتر مایکل سنگه استاد مدرسه مدیریت، عضو هیئت علمی مؤسسه سیستم های پیچیده، و بنیان گذار جامعه سازمانی یادگیرنده می باشد. او فلسفه نیز مطالعه کرده است. پیتر سنگه کارشناسی خود را در رشته مهندسی هوافضا، مهندسی را در رشته مدل سازی سیستم های اجتماعی در سال ۱۹۷۲، و دکترای خود را در رشته مدیریت در سال ۱۹۷۸ گرفته است.
وی از دانشمندان مهم تفکر سیستمی است. شهرت او به دلیل مهمتری اثر او، کتاب پنجمین فرمان ( ۱۹۹۰ ) است. این کتاب در ایران ترجمه شده است و دربارهٔ سازمان یادگیرنده است.
به اعتقاد سنگه سازمان های یادگیرنده، سازمان هایی هستند که مردم در آن ها به طور پیوسته ظرفیت های خود را گسترش می دهند تا نتایجی را که جدا آرزومند هستند خلق کنند. در چنین سازمان هایی، مدل های نوین گسترش یابندهٔ تفکر پرورش می یابند، جایی که آرزوی جمعی آزاد می شود و جایی که مردم به طور پیوسته یادمی گیرند تا کلیت باهم بودن را ببینند.
او مطرح می کند که آن سازمان هایی که قادرند خود را حوزه کاری خود و یا در بازار، به سرعت و به طور مؤثر تطبیق دهند، خواهند توانست به برتری دست یابند.
برای آنکه یک سازمان یادگیرنده داشته باشیم دو شرط می بایست در همه حال وجود داشته باشد:
شرط نخست توانایی طراحی سازمان به نحو متناسب با نتایج مورد نظر و مطلوب است. شرط دوم، توانایی تشخیص هنگامی است که نتایج حاصله با سمت گیری اولیه منطبق نباشد و بتواند بموقع اقدامات مقتضی را برای تصحیح این عدم انطباق به عمل آورد و گام های ضروری را بردارد. سازمان هایی که قادر به انجام چنین امری باشند، نمونه و سرمشق قرار خواهند گرفت.
سنگه معتقد به نظریه سامانه ها است. به نظر او، تفکر سیستمی سنگ بنای سازمان یادگیرنده است. تفکر سیستمی، بیش از آن که بر روی افراد درون سازمان متمرکز شود، بر روی تأثیرات متقابل دیگر اجزای سیستم با فرد مورد مطالعه متمرکز می شود. سنگه ترجیح می دهد به تعداد بسیار زیادی از تعاملات درون سازمان و مابین سازمان ها توجه کند.
از نظر او سازمان های یادگیرنده، سازمان هایی هستند که در آن افراد به طور مستمر توانایی خود را برای ایجاد نتایجی که واقعا آن ها را می خواهند، گسترش می دهند، در حالی که الگوهای جدید و گسترده ای از تفکر پرورش داده می شود. جایی که افراد به طور مداوم به یادگیری جهت دستیابی به آرمان ها می پردازند. او استدلال می کند که تنها سازمان هایی که بتوانند به سرعت و به طور مؤثر با تغییرات انطباق دهند، قادر به برتری در حوزه بازار خواهند بود. سنگه می گوید برای اینکه یک سازمان به عنوان سازمان یادگیرنده شناخته شود باید در هر زمان دو شرط وجود داشته باشد. اول، توانایی طراحی سازمان برای مطابقت با نتایج مورد نظر، و دوم توانایی تشخیص زمانی که جهت اولیه سازمان متفاوت از نتیجه مورد نظر است و مراحل لازم برای اصلاح این عدم تطابق را پیگیری نماید. اوهمچنین به تفکر سیستمی اعتقاد داشت که بعضی اوقات به عنوان «سرآغاز» سازمان یادگیرنده اشاره شده است. تفکر سیستمی متمرکز بر این است که چگونه فرد مورد مطالعه در تعامل با سایر مؤلفه های سیستم در ارتباط است. همچنین در این تفکر به جای تمرکز بر افراد در یک سازمان، ترجیح می دهد تعداد بیشتری از تعاملات درون سازمانی و در بین سازمان ها را به طور کلی در نظر بگیرد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفوی از دانشمندان مهم تفکر سیستمی است. شهرت او به دلیل مهمتری اثر او، کتاب پنجمین فرمان ( ۱۹۹۰ ) است. این کتاب در ایران ترجمه شده است و دربارهٔ سازمان یادگیرنده است.
به اعتقاد سنگه سازمان های یادگیرنده، سازمان هایی هستند که مردم در آن ها به طور پیوسته ظرفیت های خود را گسترش می دهند تا نتایجی را که جدا آرزومند هستند خلق کنند. در چنین سازمان هایی، مدل های نوین گسترش یابندهٔ تفکر پرورش می یابند، جایی که آرزوی جمعی آزاد می شود و جایی که مردم به طور پیوسته یادمی گیرند تا کلیت باهم بودن را ببینند.
او مطرح می کند که آن سازمان هایی که قادرند خود را حوزه کاری خود و یا در بازار، به سرعت و به طور مؤثر تطبیق دهند، خواهند توانست به برتری دست یابند.
برای آنکه یک سازمان یادگیرنده داشته باشیم دو شرط می بایست در همه حال وجود داشته باشد:
شرط نخست توانایی طراحی سازمان به نحو متناسب با نتایج مورد نظر و مطلوب است. شرط دوم، توانایی تشخیص هنگامی است که نتایج حاصله با سمت گیری اولیه منطبق نباشد و بتواند بموقع اقدامات مقتضی را برای تصحیح این عدم انطباق به عمل آورد و گام های ضروری را بردارد. سازمان هایی که قادر به انجام چنین امری باشند، نمونه و سرمشق قرار خواهند گرفت.
سنگه معتقد به نظریه سامانه ها است. به نظر او، تفکر سیستمی سنگ بنای سازمان یادگیرنده است. تفکر سیستمی، بیش از آن که بر روی افراد درون سازمان متمرکز شود، بر روی تأثیرات متقابل دیگر اجزای سیستم با فرد مورد مطالعه متمرکز می شود. سنگه ترجیح می دهد به تعداد بسیار زیادی از تعاملات درون سازمان و مابین سازمان ها توجه کند.
از نظر او سازمان های یادگیرنده، سازمان هایی هستند که در آن افراد به طور مستمر توانایی خود را برای ایجاد نتایجی که واقعا آن ها را می خواهند، گسترش می دهند، در حالی که الگوهای جدید و گسترده ای از تفکر پرورش داده می شود. جایی که افراد به طور مداوم به یادگیری جهت دستیابی به آرمان ها می پردازند. او استدلال می کند که تنها سازمان هایی که بتوانند به سرعت و به طور مؤثر با تغییرات انطباق دهند، قادر به برتری در حوزه بازار خواهند بود. سنگه می گوید برای اینکه یک سازمان به عنوان سازمان یادگیرنده شناخته شود باید در هر زمان دو شرط وجود داشته باشد. اول، توانایی طراحی سازمان برای مطابقت با نتایج مورد نظر، و دوم توانایی تشخیص زمانی که جهت اولیه سازمان متفاوت از نتیجه مورد نظر است و مراحل لازم برای اصلاح این عدم تطابق را پیگیری نماید. اوهمچنین به تفکر سیستمی اعتقاد داشت که بعضی اوقات به عنوان «سرآغاز» سازمان یادگیرنده اشاره شده است. تفکر سیستمی متمرکز بر این است که چگونه فرد مورد مطالعه در تعامل با سایر مؤلفه های سیستم در ارتباط است. همچنین در این تفکر به جای تمرکز بر افراد در یک سازمان، ترجیح می دهد تعداد بیشتری از تعاملات درون سازمانی و در بین سازمان ها را به طور کلی در نظر بگیرد.
wiki: پیتر سنگه