پیامی

لغت نامه دهخدا

پیامی. [ پ َ ] ( اِخ ) عبدالسلام. از اهالی استانبول و از شعرای دوره سلطان مرادخان ثالث است. ( قاموس الاعلام ترکی ).

پیامی. [ پ َ ] ( اِخ )از شعرای هندوستان است و در عصر اکبرشاه میزیسته و قرابتی نیز با شاه داشته است. ( قاموس الاعلام ترکی ).

پیامی. [ پ َ ] ( اِخ ) ( ملا... ) مروی است. اکثر اوقات در شیوه قلندری میگشت. میگویند آخر بابرمیرزا او را تربیت کرده صدر ساخته بود. این ابیات ازوست :
وفا وعده کردی جفا مینمائی
مه من عجب بیوفا مینمائی
چو بیگانگان مگذر ای نور دیده
که در چشم من آشنا مینمائی
پیامی چو زلف بتان بیقراری
بدام کسی مبتلا مینمائی.
( مجالس النفائس ص 153 و 154 ).

فرهنگ فارسی

مروی است اکثر اوقات در شیوه قلندری می گشت

پیشنهاد کاربران

بپرس