پیاده رو

/piyAderow/

معنی انگلیسی:
pavement, sidewalk, footpath

لغت نامه دهخدا

پیاده رو. [ دَ / دِ رَ / رُو ] ( اِ مرکب ) قسمتی از دو طرف راه یا خیابان یا کوچه که گذرگاه پیادگان فقط می باشد. مقابل سواره رو، بمعنی قسمت میانی رهگذر یا خیابان. هریک از دو کناره یا بر خیابان برای رفتن پیادگان. پیاده گرد. || ( نف مرکب ) آنکه غیر سواره رود.آنکه با پای خود بی مرکبی طی طریق کند. مجرد رو. ( آنندراج ) : مردم پیاده رو را حال بتر از این بود. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 626 ). و مردم آن جمله ایراهستان سلاح ور باشند و پیاده رو و دزد و راه زن. ( فارسنامه ابن البلخی ص 132 ). و مردم پیاده رو و سلاح ور و دزد و خونخواره باشند. ( فارسنامه ابن البلخی ص 141 ).
در حضرتش از علو پایه
ارواح پیاده روچو سایه.
میرزا فصیحی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

۱- ( اسم ) قسمتی از دو جانب یا جاده که معبر پیادگان است مقابل سواره رو. ۲-( صفت ) آنکه با پای خود رود کسی که بی مرکب حرکت کند: مردم پیاده رو را حال بتراز این بود.

فرهنگ معین

( ~. رُ ) (اِمر. ) قسمی از دو جانب خیابان که محل رفت و آمد عابران پیاده است .

فرهنگ عمید

۱. هریک از دو طرف خیابان که مردم پیاده از آنجا آمدوشد می کنند.
۲. (صفت فاعلی ) کسی که مسیری را بدون استفاده از وسیلۀ نقلیه طی می کند.

واژه نامه بختیاریکا

پا رَو

دانشنامه عمومی

پیاده رو راهی است که در امتداد خیابان و برای عبور عابرین پیاده ساخته می شود. پیاده روها گونه ای از مسیرهای عابرین پیاده هستند. گاهی پیاده روها به وسیله جدول یا باغچه با پوشش گیاهی ( درخت، چمن، شمشاد ) از خیابان جدا می شوند. گاهی پیاده روها فقط یک راه هموار مناسب برای قدم زدن و کاملاً مستقل از خیابان هستند و مثلاً برای تردد عابرین در یک پارک ایجاد می شوند.
پیاده روها باید یک استاندارد اساسی را دنبال کنند که متناسب با هدف ساخت آن ها این امکان را به همراه می آورند تا شهروند به معنای عام در کنار اصل حفاظت و ایمنی شخصی بتواند به عنوان عابر از فضای لازم برای عبور و مرور شهری استفاده کند. زیبایی پیاده رو از قبیل گل وگل کاری های کنار جدول ها هم در مرحله بعد در جهت دادن اعتماد بیشتر به شهروندان برای استفاده از پیاده رو به عنوان حق طبیعی آن ها دررفت وآمد بدون مزاحمت و ترس از عوامل بیرونی است. ظاهر زیبای پیاده روها در شهر باعث جذابیت آن شهر از لحاظ گردشگری و همین طور باعث ایجاد امنیت خاطر در عابران می شود. معمولاً در کنار همه این ها برای عبور و مرور وسایل نقلیه موتوری سبک فواصل ایمن در مرزهای شلوغ و پر رفت وآمد در نظر گرفته می شوند که همراه با محدودیت سرعت برای تردد وسایل نقلیه سبک تا ممنوعیت تردد برای کامیون ها و وسایل نقلیه با سرو صدای زیاد و علاوه بر آن ایجاد مسیر تردد مجزا برای وسایط نقلیه بی موتور مانند دوچرخه است.
هنگام ساخت و ساز باید مسیرهای تردد عابران زیر حفاظ های محکم از محدوده ساخت و ساز و از تردد خیابانی مجزا شود تا دررفت وآمد عابران و دوچرخه سواران اختلال ایجاد نشود. برای گذر از عرض خیابان ها در صورت استفاده از جدول ارتفاع جدول ها طوری است که برای همه گروه های سنی قابل استفاده باشد علاوه بر آن معمولاً یک حاشیه شیب دار با عرض لااقل نیم متر برای مثلاً گذر با چرخ ویلچر و از این دست وسایل در نظر گرفته می شود.
این مجموعه باید به طور دوره ای از طرف شهرداری ها برای بازسازی و روزانه با نظارت قانونی برای رعایت اصول اصلی مراقبت شود تا همواره با هماهنگی به کار ادامه دهد و هزینه نگهداری و بازسازی آن معمولاً از درآمدهای عمومی است؛ در کل می توان وضعیت پیاده روهای یک شهر را به عنوان یک شاخص از وضعیت تمدن در آنجا دانست.
برای نمونه گوشه ای از موارد استاندارد گفته شده که در کشور آلمان برای پیاده روها در نظر گرفته می شود اینجا می آوریم:
عکس پیاده روعکس پیاده روعکس پیاده روعکس پیاده روعکس پیاده روعکس پیاده رو
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

walk (اسم)
راهرو، تفریح، خیابان، سیر، گردشگاه، پیاده رو، راهروی، گردش پیاده

pedestrian (اسم)
پیاده رو، عابر پیاده

peripatetic (اسم)
دوره گرد، پیاده رو

pavement (اسم)
سنگ فرش، پیاده رو، کف خیابان

footer (اسم)
ولگرد، پیاده رو، گام زن

sidewalk (اسم)
پیاده رو

footpath (اسم)
پایه، پیاده رو

فارسی به عربی

رصیف , مشی , ممشی , هامش

پیشنهاد کاربران

pedestrian street
حاشیه خیابان ؛ کنار خیابان. پیاده رو.
Pavement ( انگلیسی بریتانیایی )
Path
Sidewalk
Footpath

بپرس