پی نوشت
/peyneveSt/
مترادف پی نوشت: امر، امریه، توقیع، حکم، دستور، فرمان، منشور، مهر
معنی انگلیسی:
نامه دهخدا'>پی نوشت. [ پ َ /پ ِ ن ِ وِ ] ( اِ مرکب ) نوشتن در پی چیزی. || بدنبال چیزی نوشته شده. || نامه ای که درتعقیب نامه قبلی نویسند و آن اصطلاحی اداری باشد.
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
۲. (اسم، صفت مفعولی ) دستوری که رئیس اداره در پایین نامه ای بنویسد.
پیشنهاد کاربران
پ ن
نخستین حرف از واژه های "پی" و "نوشت"
نخستین حرف از واژه های "پی" و "نوشت"
در خواست، حکم