پی سپر شدن. [ پ َ / پ ِ س ِ پ َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) ( ... راهی )؛ محل عبور واقع گردیدن. پیموده شدن : حافظ سر از لحد بدرآرد بپایبوس گر خاک او بپای شما پی سپر شود.
حافظ ( از آنندراج ).
فرهنگ فارسی
( مصدر ) پی سپر شدن راهی . محل عبور واقع شدن آن پیموده گشتن : حافظ سر از لحد بدر آرد بپایبوس گر خاک او بپای شما پی سپرشود. ( منسوب به حافظ )